02

5.8K 843 37
                                    

با صدای زنگ موبایلم، چشم‌هام رو آروم باز کردم. دستم رو سمت گوشیم بردم و قطعش کردم. دوباره چشم‌هام رو بستم تا به خواب شیرینم ادامه بدم که صدای هه سان همیشه مزاحم گوش‌هام رو کر کرد .

-هی مستر جئون جونگ کوک! تکون بخور، مگه نمیخوای بری مصاحبه؟

-نونا فقط پنج دقیقه خواهش میکنم.

یکم که گذشت با صدای دور شدن قدم‌های هه سان دوباره خوابیدم.

هنوز دو دقیقه نگذشته بود که با حس سرمای استخون سوز، شوک زده تکون محکمی خوردم و از تخت پایین افتادم و سر نازنینم به پارکت‌های اتاقم برخورد کرد.

سرم رو بالا آوردم که هه سان رو با یک بطری آب یخ و یک لبخند خبیث بالای سرم دیدم.

-هی! این چه کاریه آخه؟

-مستر جئون، مامان اون پایین مخ منو خورد تا بیام و عزیز دردونش و از خواب هفت پادشاه بلند کنم، بعد توهم برمی‌گردی دستور میدی؟!

انگشتش رو بالا آورد و با کج کردن صورتش شروع کرد ادام رو درآوردن.

- "فقط پنج دیقه " جمع کن هیکلت و تا نیومدم بگیرم کتکت بزنم!!

با قیافه پوکر زل زدم به وحشی بازی‌هاش.

-اگه سخنرانیت تموم شد لطفا بطری آب رو از اونجا بردار و برو بیرون میخوام حاضر شم.

هه سان با یک لبخند خبیث دیگه‌ای نزدیکم اومد و صورتش رو تو فاصله پنج سانتیم نگه داشت.

-چه خواب منحرفانه‌ای داشتی میدی که اینجور سیخ کردی؟

با چشم و ابرو به دیک نازنینم اشاره کرد.

چشم‌هام به گشاد ترین حد ممکن رسیدن و دست‌هام و سریع روی پسر عزیزم گذاشتم .

-داشتی یک پسر رو موقع خواب دید می‌زدی؟! بعد میگی من منحرفم؟ می‌خوای به جرم کودک آزاری بندازمت زندان؟

هه سان نگاهی بهم انداخت و قهقهه بلندی کرد. همینجور که می‌خندید شروع کرد به حرف زدن.

-بنظرم بهتره بری حموم و یک کمکی به جونگ کوک کوچولو بکنی، با این وضع بخوای بری مصاحبه صد درصد از درد هلاک میشی.

بعد تموم شدن حرفش با یک چشمک از اتاقم دویید بیرون.

صدام رو انداختم رو سرم و شروع به داد و بیداد کردم.

-به پسر من میگه کوچولو!! باید یک روز نشونت بدم تا بفهمی کی کوچولوئه هه سان عوضــی!!

موهام رو با کلافگی بهم ریختم و از رو زمین بلند شدم که با داد هه سان دوباره سر خوردم و رو زمین افتادم " لعنتی بازم بوتی نازنینم به فنا رفت"

- کـوک! اگه می‌خوای اون کار کوفتی تو شرکت بی اس رو از دست ندی بهتره زودتر بلند بشـی!

وقتی کلمه بی اس به گوش‌هام خورد، با سریع ترین حالت ممکن از سر جام بلند شدم .

⌠ You Want Me ⌡Where stories live. Discover now