33

2.2K 431 96
                                    

***

شاخه گلی که توی دستش بود رو بو کرد و به سر در نگاهی انداخت و اسمش رو یک دور زمزمه کرد "تیمارستان چونا" در رو باز کرد که با پرتاب شدن چیزی به سمتش جا خالی داد و به سمتی که سر و صدا میومد رفت... اخمی کرد و دقیق تر نگاه کرد. آهی کشید، حتما دوباره دردسر درست کرده بود... به آرومی به طرفشون رفت و دستی که برای زده شدن توی گوش مراقب بالا اومده بود رو گرفت.

نگاه خشمگینش رو به فردی که جلوش رو گرفته بود داد که با دیدن جیمین لبخندی زد و خودش رو روی زمین به سمتش کشید و پاهاش رو بغل کرد:

+تو اینجایی..پـ.پسرم..جیمین تو اینجایی ا-اره!

جیمین روی دو زانوهاش نشست و موهای به هم ریخته مادرش رو نوازش کرد.

- چرا اومدی اینجا انجلا...چی شد که داشتی دعوا می‌کردی؟

اشک‌های گوشه چشم مادرش رو پاک کرد و خنثی به چهرش خیره شد:

+ا-اونا می‌خواستن به زور بهم از اون داروهای تلخ بدن...من ازشون متنفرم و کسی هم نمی‌تونه جز خواسته من عمل کنه!

خسته نفسش رو بیرون داد و زیر بغل‌هاش رو گرفت و روی ویلچر نشوندش و پتو و روی پاش مرتب کرد.

انجلا رو به طرف اتاقش برد و روی تختش خوابوندش...مادرش به خاطر اتفاقاتی که توی این چند سال افتاده بود، مثل فشارهای عصبی زیاد، اول عقلش رو بعد قدرت تکون دادن پاهاش رو از دست داده بود.

گل رو به دست مادرش داد و روی کاناپه نشست..انجلا همون طور که گل رو بو می‌کرد پسرش رو مخاطب قرار داد:

+منو کی می‌بری خونه؟ دیگه از اینجا خسته شدم میدونی چقدر سخته اینجا زندگی کردن؟

جیمین نگاه خشمگینش رو به مادرش داد و فکش رو منقبض کرد ولی با ملایم ترین حالتی که می‌تونست جوابش رو داد:

-تو تازه به اینجا اومدی و انتظار نداشته باش قبل از تایید دکترت ببرمت.

پوز خندی زد و با خودش "انقدر اینجا می.مونی تا بمیری" رو زمزمه کرد.

پاکت توی دست‌هاش رو به طرف انجلا گرفت و با دیدن نگاه سوالیش پاهاش رو روی هم انداخت.

-یک دعوت نامه‌ست..ولی با این وضعی که تو داری نمی‌تونی به اونجا بری...اوردم تا خودت براشون بنویسی.

انجلا سری تکون داد و خودکارش رو از روی میز برداشت و شروع به نوشتن کرد.

بعد از تموم شدن کارش جیمین پاکت رو داخل جیب کتش گذاشت و از روی کاناپه بلند شد که با شنیدن اسمش از روی شونش به انجلا نگاه کرد.

+دفعه بعدی بیشتر بمون..همین طوری کم میای، به منیجر سنگ‌دلت بگو بیشتر وقتت رو خالی کنه.

⌠ You Want Me ⌡Where stories live. Discover now