***
دستهاش رو محکم روی میز کوبید و با عصبانیت به پدرش نگاه کرد.
+برای چی باید با اون این مراسم رو اجرا کنم؟ این همه ایدل و مدل توی این کمپانی هست چرا دست گذاشتین رو اون؟
جونگمین شقیقش رو ماساژ داد و از روی صندلیش بلند شد.
-ببین میدونم قبلا باهم رابطه داشتین و به خاطر خیانتش ازش متنفری ولی اون باید به اوجش برگرده این طوری پیش بره دیگه کسی روش سرمایه گذاری نمیکنه.
تهیونگ پوزخندی زد و به صندلیش تکیه داد.
+همه این اتفاقات تقصیر خودشه میخواست با اون پیرمرد نریزه رو هم و این طوری سقوط نکنه.
-همه اینا درست ولی برنامه عوض نمیشه و دیگه اعتراض نکن... الانم باید به ست بری اونجا منتظرتن.
تهیونگ با ناباوری به پشت سر پدرش خیره بود ولی بدونی که اجازه دوباره حرف زدن به تهیونگ رو بده از دفترش خارج شد.
کلافه تو جاش تکون خورد و دکمههای بالای لباسش رو باز کرد و با گفتن "گندش بزنن" به طرف ست رفت.
***
اگه نگاههای چندش و عصبی تهیونگ رو فاکتور بگیریم همه پارتهای عکسبرداری عالی پیش رفته بودن.
تهیونگ کتش رو در اورد و برای استراحت به طرف کاناپه رفت و روش دراز کشید.
با حس این که کسی بالای سرش ایستاده میخواست دستش رو از روی چشمهاش برداره که با بوییدن رایحه اون امگا پوزخندی زد. "دخترهی احمق! هنوز نفهمیده باید گورشو گم کنه... همین که الان با دندونهام تیکه پارش نکردم و ننداختمش جلوی سـ" ادامه نقشه به قتل رسوندنش با شنیدن صداش قطع شد.
-تهیونگا... برات نو-نوشیدنی اوردم..حـ-حتما خستهای.
شنیده بود که بعد از اتفاقاتی که براش افتاده وشوک عصبی که بهش وارد شده باعث شده بود لکنت بگیره.
پوزخندی زد و از روی کاناپه بلند شد ولی قبل از این که به طرف ست بره بازوش بین دستهای اون زن گیر افتاد.
با ترسناکترین نگاهی که هرشخص با دیدنش سه تا سکته رو رد میکرد به امگا خیره شد.
می خواست حرفی بزنه که تهیونگ زودتر شروع به حرف زدن کرد:
+فکر نمیکنم هیچ وقت بهت اجازه داده باشم لمسم کنی!
امگا ترسیده بود ولی باید شانس دوباره بودن با تهیونگ رو امتحان میکرد.
-تهیونگا..چرا پ-پسم میزنی؟ یادت نیست چقدر ع-عاشـ..
ولی با حس نفسهای داغی روی گردنش حرفش نیمه تموم موند.
+اوووم رایحت دوست داشتنی تر شده...
سرش رو به طرف گوش امگا برد و با لحن کشیدهای حرفش رو ادامه داد:
YOU ARE READING
⌠ You Want Me ⌡
Fanfictionશ |•Nᴀᴍᴇ: You Want Me શ |•Gᴇɴʀᴇ: OmegaVers-Smut-Mystery-Drama-Romance-MPreg શ |•Cᴏᴜᴘʟᴇ: VKook,YoonMin,NamJin શ |•Pᴀʀᴛ: Full શ |•Wʀɪᴛᴇʀ: Taehyun | @Never_FU ⑉⑉⑉⑉⑉⑉⑉⑉⑉⑉⑉⑉⑉⑉⑉⑉ ⌟ اعتمـاد؟ ایـن کلمـه کلیشـهای تنهـا چیـزی بـود کـه مـن نمیخـوام ت...