***
چمدون رو روی زمین گذاشت و بعد از در آوردن لباسهاش خودش و روی تخت پرت کرد. بلاخره بعد از پرواز طولانی که داشتن به سئول رسیده بودن.
+جونگکوک اول برو دوش بگیر بعد دراز بکش.
غرغری کرد و بالشت رو توی بلغش گرفت.
-انتظار نداشته باش الان بتونم بلند بشــم!
تهیونگ خندهای کرد و برای پر شدن وان، شیر آب رو باز کرد.
به طرف تخت رفت و بدونی که به جونگ کوک خبر بده بدنش که بین ملحفهها پیچیده شده بود رو بلند کرد و به طرف حموم رفت.
-ته بی.خیااال ولم کن...من خیلی خوابم میاد!!
+به خاطر همینئه میخوام خودم ببرمت حموم...تو بخواب.
جونگ کوک نگاهی به صورت تهیونگ انداخت که با دیدن لبخند زیبای آلفا، دست از غر زدن برداشت.
امگا رو توی وان گذاشت و کارش رو شروع کرد.
-به نظرت کیهیون چیکارمون داره که حتی اجازه نداد امروز رو استراحت کنیم؟
مقداری از شامپویی که مخصوص پوست جونگ کوک بود رو داخل آب ریخت و شامپوی موی امگاش رو کف دستش ریخت.
+منم زیاد خبر ندارم ولی حتما کار مهمی¬ئه که انقدر عجله داشته.
همین طور که موهای امگا رو میشست مخاطب قرارش داد.
+نمیخوای به دکتر کیم بگی رسیدی؟... چیزی که من یادمه گفته بود هرچه زودتر بری پیشش.
جونگ کوک آهی کشید و بیشتر داخل آب فرو رفت.
-امروز کلی کار دارم..اگه بفهمه رسیدم سئول دست از سرم برنمیداره... فردا میرم پیشش نمیخواد نگران باشی.
تهیونگ باشهای گفت و از روی زمین بلند شد و لباسهاش رو در اورد و داخل وان رفت.
کوک کمی جلو رفت تا جا برای تهیونگ باز کنه...
تهیونگ لبخندی زد و امگاش رو از پشت بغل گرفت.
.
بعد از تموم شدن حمومشون به طرف کمپانی حرکت کردن.
با دوتا ضربه به در وارد دفتر کیهیون شدن.
-چقدر عالی شد اومدین... انتظار نداشتم امروز برسین.
+همون روز که پیامت به دستمون رسید کارارو انجام دادیم. امیدوارم ارزش از بین رفتن تعطیلاتم رو داشته باشه.
کیهیون با دستش بهشون اشاره کرد تا بشینن.
-دلیلی این که برای برگشتتون عجله داشتم این بود که:
1.کارهای دبیو پارک جیمین شروع شده و به جونگ کوک خیلی نیاز داریم.
2.تهیونگ مجری مراسم معرفی برند جدید وسایل کمپانی شده.
VOUS LISEZ
⌠ You Want Me ⌡
Fanfictionશ |•Nᴀᴍᴇ: You Want Me શ |•Gᴇɴʀᴇ: OmegaVers-Smut-Mystery-Drama-Romance-MPreg શ |•Cᴏᴜᴘʟᴇ: VKook,YoonMin,NamJin શ |•Pᴀʀᴛ: Full શ |•Wʀɪᴛᴇʀ: Taehyun | @Never_FU ⑉⑉⑉⑉⑉⑉⑉⑉⑉⑉⑉⑉⑉⑉⑉⑉ ⌟ اعتمـاد؟ ایـن کلمـه کلیشـهای تنهـا چیـزی بـود کـه مـن نمیخـوام ت...