جهبوم به مبل لم داده بود و کانال هارو جابهجا میکرد..حوصلهاش سر رفته بود و یونگجه هم از ظهر تا حالا از اتاقش بیرون نیومده بود..خواست سراغش بره که صداشو شنید:
+جهبومـــی~~
با درموندگی و حالت گریه صداش زد..
جهبوم متوجه شد جهجهاس
_چیشده؟!
تو دستاش یه شیشه پر از آبنبات بود:
+جهجه نمیتونه اینو باز کنه~~
دوباره نق نق کرد..
جهبوم با دستاش اشاره کرد بیاد نزدیکش:_بده من بازش کنم...اینکه گریه نداره بچهِ نق نقو!
شیشه رو ازش گرفت و براحتی بازش کرد..خواست شیشه رو بهش بده که انگار چیزی یادش اومده باشه یهو دستشو عقب کشید:
_بزار ببینم تو این آبنبات هارو بدون اجازه از تو کمد برداشتی؟!
جهجه لباشو آویزون کرد و چیزی نگفت..
_نفهمیدی چی گفتم؟!!..چرا بدون اجازه برداشتی؟!میگفتی خودم بهت چنتا میدادم..اینهمه آبنبات میخوای چیکار؟!..
+نهههه جهبومی خواهش میتُنَم..قول میدم سه تا بیشتر نخولَم(نخورم)..
_سه تااا؟! دندونات خراب میشن که بچه
جهجه که چشمش به آبنبات های رنگی بود و آب گلوشو قورت میداد با حالت گریه دستاشو به سمت جهبوم دراز کرد و گفت:
+من آبنبااااات میخوام..بده شیشه رو
داد زد..
جهبوم اخم مصنوعی کرد:_اِاِاِ پسر بَد..تا عذرخواهی نکنی بهت آبنبات نمیدم
جهجه دیگه کلافه شده بود..پا زمین کوبید و گفت:
+عذرخواهی بَلای(برای) چی؟!
_هم بخاطر اینکه بدون اجازه آبنبات هارو برداشتی و هم اینکه سر بزرگترت داد زدی
انگشتش اشارهاشو تو دهنش گذاشت و چند لحظه فکر کرد و بعد گفت:
+باچه..جهجه عذرخواهی میکنه^^..حالا بهم میدی؟!
YOU ARE READING
I am just a Little࿐2jae
Fanfiction✦ فیک "من فقط لیتل ام" 🍼 ✦ ژانر : لیتلاسپیس - فلاف - همخونهای اسمات - تصویرسازی با عکس و گیف ✦ کاپل اصلی : دوجه (2jae) ✦ کاپل فرعی : یوگبم - جه بوم×هانا ••• در اتاقو کامل باز کرد تا وارد بشه..جهبوم تازه تونست لباس های یونگجه رو ببینه و برای...