13.ددی رو میخوام!

4.2K 531 96
                                    

*جه‌بوم همینکه خوشحالی یونگجه رو میبینه براش کافیه^^*

تو جاش تکونی خورد و چشماشو باز کرد..یهو یادش اومد که باید بره سر کار..سریع تو جاش نشست و به ساعتش نگاه کرد..هشت و نیم بود و هنوز نیم ساعت وقت داشت..یادداشتی رو میز دید که از طرف جه‌بوم بود:

«امیدوارم دیشب خوب خوابیده باشی..ببخشید که امروز نتونستم ببرمت یه کار واجب تو شرکت پیش اومد..شب آماده باش میام دنبالت درضمن صبحونه آمادست»

یونگجه لبخندی زد و دستی به موهای نامرتبش کشید..از رو تخت بلند شد که تازه متوجه چیزی شد و باعث شد همونجا بایسته..

«چرا جوراب جه‌بوم کنار تختش افتاده و چرا تختش بو جه‌بومو میداد؟!!»

چشماشو بست و سعی کرد دیشبو به یاد بیاره..
جه‌بوم اومد دنبالش..به پیشنهاد خودش مست کردن..و.‌‌.و..
داد زد:

_چییییی؟!من و جه‌بوم...؟؟!!آخه چرا؟؟!!

یونگجه با حالت گریه به سمت دستشویی حرکت کرد..داشت فکر میکرد چجوری با جه‌بوم روبرو شه؟! اصن چرا همو بوسیدن؟! یونگجه به خودش دلداری داد:

_منکه عادت مستیم اینجوری نیست..حتما جه‌بوم چنین عادتایی داره!!..آره همینه..من نباید خجالت بکشم..

از اون طرف نمیتونست جلوی فکرای منحرفانشو بگیره!

«یعنی منو چجوری بوسیده؟! حتما خیلی خوب بوده که من مخالفتی نکردم نه؟! جه‌بوم انگار تو همه چیز حرفه ایه!!..کاش منم مثل جه‌جه بودم و روم میشد درخواست بوسه...»

یونگجه حرف خودشو قطع کرد..مشت محکمی به سرش زد و برای اینکه انقد فکرای بد می‌کنه به خودش فحش داد..

«تو باید مثل جه‌بوم یه جنتلمن واقعی باشی!»

آخرین چیزی بود که به خودش گفت..جه‌بوم بهترین آدمی بود که تا حالا دیده بود و سعی میکرد تمام کاراشو تقلید کنه و مثل اون باشخصیت باشه..!
...

یک هفته ای میشد که یونگجه تو کافهِ مارک کار میکرد و مشکلی براش پیش نیومده بود..همون روز دومِ کاریش به مارک اعتماد کرد و مشکل لیتل بودنشو براش گفت و خیلی تعجب کرد که مارک مشکلشو پذیرفته و حتی تو بعضی موارد باهاش راه اومده...
یونگجه خبر نداشت که جه‌بوم قبلاً همه چیزو به مارک گفته و مارک هم همه چی رو قبول کرده..البته بخاطر وعده پولی که جه‌بوم بهش داده بود.. اون آدم پول پرستی نبود اما کاری رو مجانی برای کسی انجام نمی‌داد اونم استخدام یونگجه که خودش انگار یه ضرره..
یونگجه تو این یه هفته دوبار وسط کارش لیتل شد و مارک چون از قبل شرایطش رو میدونست اونو به اتاق خودش برد و برای چند ساعت یکی از کارکنای دیگه‌شو جای یونگجه گذاشت..!!

I am just a Little࿐2jaeWhere stories live. Discover now