جه جه رو تختش نشسته بود و با تعجب به غریبه روبروش نگاه میکردم...
جه بوم نمیدونست یونگجه اس یا جه جه..هانا نباید درباره رابطشون چیزی میدونست...امیدوار بود اتفاقی پیش نیاد..لبخندی از روی استرس زد:
_بیدار شدی؟
جه جه فقط سری تکون داد و بازم به هانا نگاه کرد...با اون موهای شلخته و چشمای متعجبش، کیوت تر از همیشه شده بود...
هانا قدمی داخل اتاق گذاشت و با تعجب به دکوراسیونِ کیوت و صورتیِ اتاق نگاه کرد:
+وا چرا اتاقش این شکلیه؟!
جه بوم دستی تو موهاش کشید و بی توجه به سوال هانا گفت:
_آه خب بزارید باهم آشناتون کنم...یونگجه، این خانوم همکاره منه..لی هانا
و رو کرد به هانا که حالا اخم کمرنگی رو پیشونیش بود:
_و اینم یونگجه همخونه منه!!!
جه جه که سرحال تر شده بود از روی تخت بلند شد و سمت هانا اومد...با دیدن لباس های بازِ هانا لبخندِ خجالتی زد و آروم گفت:
+سلام..
لحنش بچگونه بود و جه بوم فهمید جه جه اس...بهش گفته بود که جلو غریبه ها و تو مکان های عمومی کمتر حرف بزنه و ددی صداش نکنه...امیدوار بود یادش نرفته باشه...!
هانا ابرویی بالا انداخت..انگار کسر شأنش میشد به این پسر خابالو و شلخته جواب بده!! جه بوم برای از بین بردن جو سنگینِ بینشون گفت:
_برو دست و صورتتو بشور باهم شام بخوریم...
جه جه فقط سرتکون داد...مشخص بود توصیه های جه بوم رو یادش نرفته...هرچند این که جه بوم بیبی، آبنبات یا سمورک صداش نمیزد باعث شد بغض کنه اما میخواست پسرِ خوبی برای ددیش باشه...چیزی نگفت و فقط مشتاشو بیشتر به هم فشرد...!
_تو هم میتونی تو پذیرایی منتظر بمونی تا شامو آماده کنم...
هانا قبل ازینکه بره نگاهِ بدی به جه جه کرد!! جه جه دلیلشو نمیدونست اما ترسید..!!
جه بوم بازوشو گرفت و آروم در گوشش گفت:
_یه امشبو هیونگ صدام بزن عزیزم
YOU ARE READING
I am just a Little࿐2jae
Fanfiction✦ فیک "من فقط لیتل ام" 🍼 ✦ ژانر : لیتلاسپیس - فلاف - همخونهای اسمات - تصویرسازی با عکس و گیف ✦ کاپل اصلی : دوجه (2jae) ✦ کاپل فرعی : یوگبم - جه بوم×هانا ••• در اتاقو کامل باز کرد تا وارد بشه..جهبوم تازه تونست لباس های یونگجه رو ببینه و برای...