ووت دادن یادتون نره❤️🚶♀️🚶♀️🚶♀️🚶♀️
______________________________________بکهیون شوکه آب دهنی قورت داد و چند تا پلک زد و دستای لرزونش رو به هم چسبوند و با وحشت به اطراف نگاه کرد .
از حالت شوکه و تشنجیش چانم ترسید .
_بک نمیخوام بخورمت که ! چته ؟!
چان ترسیده با دیدن رنگ پریده ی بکهیون از جاش بلند شد و فوری دستای یخ کرده و خیسش رو گرفت .
_چت شد لعنتی ؟!
نگاه ترسیده ی بک به اطراف چرخید و چند بار لب هاش رو تکون داد اما صدایی نیومد .
چان جعبه حلقه رو فوری روی میز کنارشون پرت کرد و با وحشت صورت یخِ بک رو قاب گرفت و بهش نزدیک تر شد و سعی کرد با زمزمه و نوازش یکم آرومش کنه .
متوجه شده بود مشکل چیه و به خودش لعنت فرستاد .
_بک...بک...به من نگاه کن !...کسی قرار نیست اذیتت کنه...کل اینجا رو برای امشب رزرو کردم هیچکی نیست...چته لعنتی ؟! داری میترسونیم !!
+نه...چیزه...
بک آب دهنی قورت داد و سعی کرد تمرکز کنه .
یکی از دستای بی حس و سردش رو روی دست چان گذاشت و به چشم های هم خیره شدن .
+ببخشید...
فقط تونست همین رو بگه و با گریه خودش رو پرت کنه تو بغل چان .
چان محکم بغلش کرد و به گارسون هایی که داخل رستوران با نگرانی نگاهشون میکردن و سینی های غذا دستشون بود اشاره زد که یکم بهشون وقت بدن .
_نترس بچه !! قرار نیست اتفاق بدی بیوفته...به کسی اجازه نمیدم اذیتت کنه عزیزم
چان محکم تر بغلش کرد و کمرش رو نوازش کرد .
+ببخشید...همش بخاطر من گند کشیده شد به همهچیز
بک با لحن مغمومی ناله کرد و صورت خیسش رو با پیرهن چان پاک کرد .
یکم سرش رو فاصله داد و به چان خیره شد .
+گند زدم نه ؟!
با معصومیت گفت و چان فقط خندید .
_دقَّم دادی...فکر کردم یه بلایی سرت میاد
+ببخشید...تجربه خوبی از تو جمع لو رفتن ندارم
بک غمگین و با لب های آویزون گفت و سرش رو خم کرد .
صورت خیسش رو پاک کرد و گذاشت چانم ازش فاصله بگیره .
_بشین حالا بگم یه چیز بیارن پس نیوفتی
چان مسخره اش کرد و از بازوش گرفت و به سمت تک میز و صندلی روی تراس کشیدش ، هرچند برخلاف لحنش یه اخم گنده روی پیشونیش بود و داشت خودش رو فحش کش میکرد .
BẠN ĐANG ĐỌC
🌲my caretaker🌲 [کامل شده]
Fanfiction🧜♂️My caretaker🧜♂️ نام: سرایدار من نویسنده: BOOM ژانر: درام، فلاف، طنز، اسمات،... کاپل: چانبک . . . 🍂خلاصه🍂 بیون بکهیون یه تحصیل کرده تو رشتهی مهندسی کشاورزیـه و برای نوشتن پایان نامهاش به پول و تمرکز احتیاج داره و بخاطر همین هم سرایدار ویل...