_بک؟!+بله؟!
بکهیون که توی دستشویی بود با تقه ای که به در خورد و شنیدن صدای چان ، جوابش رو داد .
یه ساعتی میشد که برگشته بودن خونه ی چان و بکهیونم الان ده دقیقه بود که خودش رو توی دستشویی قایم کرده بود و نمیدونست وقتی بره بیرون باید چیکار کنه .
حس میکرد به اولین روزی که چانیول رو دیده برگشته بود و دلش میخواست از خجالت آب شه بره زیر زمین ، البته با این تفاوت که اولین باری که چان رو دیده بود با هم دعوا افتادن و روزای بعدشم کلی بلا داشتن که سر هم در بیارن ولی الان هیچی...
با استرس جواب چانیول رو داد و منتظر موند تا حرفش رو بزنه .
_قرار نیست بیای بیرون؟!
+ااا چرا چرا الان میام...یه...یه خورده دل درد دارم واسه همینه
_اوکی بیا کارت دارم
چند ثانیه ی دیگه هم پشت در وقت کشی کرد و بالاخره با نفسِ عمیقی در رو باز کرد و به محض خروجش با چانیولی مواجه شد که به دیوارِ کنار در تکیه زده بود و منتظرش بود .
+اوه...اینجا بودی؟!
چانیول تکخندی زد و تکیه اش رو از دیوار گرفت و بازوی بک رو گرفت .
کامل از دستشویی خارجش کرد و در رو بست و بهش خیره شد .
چند ثانیه ی معذب کننده ای گذشت که بالاخره چانیول به حرف اومد .
_داهیون و تیفانی دارن میان
بکهیون شوکه دهنش رو باز کرد چیزی بگه ، اما هیچی از دهنش خارج نشد .
_داهیون میخواد ازت عذرخواهی کنه بخاطر اتفاقی که پیش اومد
+ن...نمیخواد بابا تقصیر اون نبود که؟!
_به هر حال ، هر چی گفتم راضی نشد ، گفت باید خودش بیاد و مطمئن شه
+ا...اها
بکهیون معذب پشت گردنش رو با کف دستش ماساژ داد و همون طور که تو فکر بود به پایین خیره بود که با نزدیک شدن چانیول شوکه سرش رو بلند کرد و بهش خیره شد و همزمان به درِ پشتش چسبید .
_هم؟! چیشده چرا معذبی؟!
+ن...نیستم
_هه...جدی؟! ولی چشمات چیز دیگه ای میگه؟!
+چی میخوای؟!
_کیس
+اا...
تا اومد چیزی بگه لب های چانیول روی لب هاش قرار گرفت و صداش بین لب هاش گم شد .
چانیول آروم میبوسید ولی یه جوری بود ، طوری که بک حس میکرد داره یه اتفاقایی میوفته .
قلبش بلند بلند تو سینه اش تپش داشت و انگار همراه با آب دهناشون که با هم قاطی میشد یه چیزی هم قاطی خونش میشد که باعث میشد گیج بزنه .
![](https://img.wattpad.com/cover/212997607-288-k474053.jpg)
ESTÁS LEYENDO
🌲my caretaker🌲 [کامل شده]
Fanfic🧜♂️My caretaker🧜♂️ نام: سرایدار من نویسنده: BOOM ژانر: درام، فلاف، طنز، اسمات،... کاپل: چانبک . . . 🍂خلاصه🍂 بیون بکهیون یه تحصیل کرده تو رشتهی مهندسی کشاورزیـه و برای نوشتن پایان نامهاش به پول و تمرکز احتیاج داره و بخاطر همین هم سرایدار ویل...