همه جا به طرز اغراق آمیزی ساکت و آروم بود و همینم باعث میشد خیلی راحت صدای نفس های آروم بیون رو بشنوه که آسوده از دو جهان خواب بود .آروم میروند و به خیلی چیزا فکر میکرد .
به خودش ، دعواش با پدرش و ترک شرکت و شونه خالی کردن از مسئولیت و اومدنش به اینجا .
نفس عمیقی کشید که با تکون خوردن بک و باز شدن چشم هاش برای چند ثانیه نگاهش کرد و دوباره مسیر نگاهش رو به جلو داد .
+چانیول؟!
گیج صداش زد و صاف تر تو جاش نشست .
+هنوز نرسیدیم؟
_میبینی که
با تخسی جوابش رو داد و بک فقط لباش آویزون شد .
+معذرت که خواستم
_خوبه خودت میدونی اشتباه کردی
+خوب نمیشد که ، اونهمه پولِ وسیله هارو دادیم بعد اونجا بمونن؟!
_دادیم؟؟! جدی؟ یادم میاد گفته بودی کیف پولتو جا گذاشته بودی ؟
بک فقط خجالت زده لب هاش رو روی هم فشرد و سرش رو خم کرد و با پایین ترین تن صداش جوابش رو داد .
+خوب میدم پولتو...خسیس
آخر حرفش رو خیلی آروم گفت ولی به هرحال چان شنیدش .
_بچه پررو
بک نیم نگاهی بهش انداخت و بعدش چشم های پف کرده اش رو به بیرون داد و با دیدن ویلا جمع و جور تر تو جاش نشست .
با ورودشون به حیاط ، چان بی توجه سمت ویلا رفت و بک هم در حالی که مثلا خیلی داشت خجالت میکشید ، پلاستیک غذاها رو برداشت و بعدِ مطمئن شدن از ناپدید شدن چان با خوشحالی توش رو نگاه کرد و براشون زبونی در آورد .
+تو خواب ببینی من بهت پول بدم
برای چان هم زبون درازی کرد و اونم وارد ویلا شد و سمت آشپزخونه رفت و خوراکی ها رو تو یخچال گذاشت و بعد عوض کردن لباساش دوباره برگشت تو حیاط و بی توجه به تاریکی هوا مشغول کار شد .
خواب از سرش پریده بود و داشت به کارای خجالت آورش فکر میکرد که تو حالت نیمه مستی انجامشون داده بود .
لب پایینش رو با زبونش خیس کرد و بعد گازش گرفت .
_خسته نمیشی انقدر با اینا ور میری؟!
با صدای چان یه کوچولو ترسید ولی بعدش با فکر به سؤالش فقط آروم خندید .
+نه ، دوست دارم
_برای من که جذابیتی نداره کارت ، بیشتر یه چیز دیگه برام جذابه
بعدِ حرفش نیشخندِ پر صدایی زد و بک با اخمِ مشکوکی بهش چشم دوخت .
KAMU SEDANG MEMBACA
🌲my caretaker🌲 [کامل شده]
Fiksi Penggemar🧜♂️My caretaker🧜♂️ نام: سرایدار من نویسنده: BOOM ژانر: درام، فلاف، طنز، اسمات،... کاپل: چانبک . . . 🍂خلاصه🍂 بیون بکهیون یه تحصیل کرده تو رشتهی مهندسی کشاورزیـه و برای نوشتن پایان نامهاش به پول و تمرکز احتیاج داره و بخاطر همین هم سرایدار ویل...