ووت بدین خاله ببینه👀😂❤️
______________________________________اقای بیون خودش رو جلوی پسرش رسوند و خواست مچش رو بگیره که با دیدن مچ قرمز بکهیون که به وضوح رد چیزی روش تقریبا زخم شده بود برق از سرش پرید و با حرص سمت چان برگشت .
=بی هویتِ اشغال ، پسر منو میزنی؟؟!!
دوباره یه سیلی به اونطرف صورت لمس شده ی چان زد که اینبار صدای شوکه ی سانی و بکهیون دراومد .
+بابااا توروخدا نزنش
=تو خفه شو پسره ی بی چشم و رو...با کسی که بهت تجاوز کرده تو یه خونه زندگی میکنی و گذاشتی اینجوریت کنه؟؟!!
نگاهی منزجر به سر تا پاش انداخت و با بغض ادامه داد .
=پسرِ تپلِ من کجاست؟! یعنی انقدر بی هویت شدی که به هر بنی بشری پا میدی؟؟!!
یهو فازش برگشت و اینبار بدون تردید مچ بکهیون رو چسبید و پشتِ سرِ خودش کشیدش .
بکهیون با درد و گریه تند تند اصرار میکرد ولی هیچ گوشِ شنوایی اون اطراف نبود .
چانیول هنوز شوکه بود و صداهای محویی میشنید .
*میخوای بزاری همین جوری برن؟! اون مردک با چه جراتی زد به صورتت؟؟؟؟!
سانی دستش رو جلو آورد تا پوست قرمز شده ی چان رو لمس کنه اما چان به خودش اومد و با انزجار صورتش رو عقب کشید .
_فقط گمشو از اینجا برو
گفت و دنبال بکهیون و پدرش دویید بیرون .
بک رو میدید که با تخسی دستش رو میکشید و پاهاش رو روی زمین فشار میداد تا نزاره پدرش ببرتش و با گریه فقط عربده میکشید .
پا تند کرد و سمتشون رفت و فوری خودش رو جلوی آقای بیون انداخت .
_پدر جان لطفا ببخشید ولی سوتفاهم شده
=سوِ چی چی؟! اول اینکه من پدر لعنتی تو نیستم پس اونجوری صدام نکن ، دوم اینکه چی دقیقا این وسط اشتباهه؟! پسر آب رفته ی من یا تجاوزت بهش یا دوست دخترت تو این خونه لعنتی یا مچ ضرب دیده ی پسرم؟؟!!....گمشو از جلوی چشمام نبینمت پسره ی هرزه
+بابا بس کن تو از هیچی خبر نداری
بک داد زد و با تو دهنی که از پدرش خورد شوکه خفه شد .
=حالا به جایی رسیدی که تو روی پدرت از یه متجاوز حمایت میکنی و سرش داد میزنی؟! نه ، مثل اینکه خیلی دور ورت داشته ، فک کردی چون با گرایشت کنار اومدم اجازه میدم هر غلطی که خواستی بکنی؟؟
_آقای بیون لطفا یه لحظه گوش کنید
=اوکی من حاضرم...یک دقیقه وقت داری
و به ساعتش نگاهی انداخت.
=57 ثانیه
_لعنت...باشه باشه باشه...من اون کسی نبودم که به بکهیون تجاوز کرد ، مسئول مچ دستش منم و میدونم این چند وقته خیلی اذیتش کردم ولی من الان دوست پسرشم و قول میدم از این به بعد مراقبش باشم
ESTÁS LEYENDO
🌲my caretaker🌲 [کامل شده]
Fanfic🧜♂️My caretaker🧜♂️ نام: سرایدار من نویسنده: BOOM ژانر: درام، فلاف، طنز، اسمات،... کاپل: چانبک . . . 🍂خلاصه🍂 بیون بکهیون یه تحصیل کرده تو رشتهی مهندسی کشاورزیـه و برای نوشتن پایان نامهاش به پول و تمرکز احتیاج داره و بخاطر همین هم سرایدار ویل...