یه قسمت فول سکسی و فول کیوت😂😂😂❤️ووت نداره؟! 😈😈😈😈
______________________________________
نفس های چان به صورتش میخورد و حس میکرد اگه تا یه دقیقه ی دیگه چان به نگاهِ خیره اش ادامه بده حتما جیشش رو تو شلوارش میزنه .
+چان
با بغض و چشم های پر شده گفت و چان لعنتی به بی جنبه بودنش فرستاد .
_اوکی بیب ، کاریت ندارم که ، چرا گریه میوفتی سریع
چان عصبی گفت و پشیمون از کارش بغلش کرد .
فقط چند ثانیه گذشت و چان با حس لرزش عجیب بک و بعدش صدای بلند گریه اش سر جاش خشک شد .
_فاک
واقعا داشت مرزهای بی ملاحضه بودن رو یکی پس از دیگری طی میکرد .
_هیششش ، پسر خوب ، آروم باش
یه دستش رو نوازش وار روی سرش میکشید و اون یکی رو روی کمرش بالا و پایین میکرد .
بعد چند دقیقه بک بالاخره ساکت شده بود و فقط بخاطر هق هقش تکون میخورد و چان میتونست رد خیسِ آبِ دهن و دماغ و اشکش رو روی سینه اش حس کنه و بهش ثابت کنه که قراره خیلی بیشتر از اینا سر رل زدم با یه بیبی چزونده بشه...
آروم بکهیون رو از خودش فاصله داد و به صورت سرخ شده اش نگاهی انداخت .
دستی به گونه های خیسش کشید و پیشونیش رو بوسید .
_ببخشید...
گفت و بک شرمنده با چشم های خیس و معصومش نگاهش کرد .
+من...ببخشید که اینجوری کردم
_اشکال نداره کوچولو
+کوچولو نیستم
با تخسی گفت و چان ناباور خندید .
_اوپس...یادم رفته بود با یه بچه ی تخس سروکاردارم
بک همزمان که اخم داشت خنده ی آرومی کرد .
_برو صورتت رو بشور پسره ی زشت
چان سمت روشویی هلش داد و با خنده گفت .
همراه بک وارد شد و تو خیس کردن صورتش پیش قدم شد ، برخلاف مقاومت های بک کلی خیسش کرد و به واکنشاش خندید .
واقعا تو اینجور موقعیتا به بزرگ بودن خودش میبالید ، چون بک فقط بین بازوهاش دست و پا میزد و تقریبا با گریه ازش میخواست که بس کنه ، ولی خوب آدمی نبود که بیخیالِ خوش گذرونیاش بشه و وقتی مطمئن شد که اون موش کوچولو رو کاملا خیس کرده بیخیالش شد و بی توجه به جیغ جیغش از روشویی خارج شد و بلافاصله مشغول در آوردن کمربندش شد و با باز کردنش اول بلوزش رو از سرش کشید بیرون و مثل پسر بچه های شلخته پرتش کرد یه طرفی و بعدش شلوارش رو هم به درک واصل کرد.
ESTÁS LEYENDO
🌲my caretaker🌲 [کامل شده]
Fanfic🧜♂️My caretaker🧜♂️ نام: سرایدار من نویسنده: BOOM ژانر: درام، فلاف، طنز، اسمات،... کاپل: چانبک . . . 🍂خلاصه🍂 بیون بکهیون یه تحصیل کرده تو رشتهی مهندسی کشاورزیـه و برای نوشتن پایان نامهاش به پول و تمرکز احتیاج داره و بخاطر همین هم سرایدار ویل...