آیا میدانستید با ووت دادن داستان پخش و پلا میشود و همه آن را میخوانند و نویسنده بسی شاداب میشود؟!
______________________________________
_اینجا چی میخوای؟
چان با لحن سردی گفت و عصبی به دختر نگاه
کرد .برعکسِ حالتِ متشنجِ اون ، دختر خیلی ریلکس موهاش رو پشت گوشش انداخت و بعد نگاه
خیره ی دوباره ای به بکهیون تو چشم های پسر قد بلند خیره شد و با غرور خاص و صدای بلندی جوابش رو داد .*برای دیدن دوست پسرم باید دلیل داشته باشم؟!
با این حرف که بک به وضوح شنیدش کل بدنش یخ زد و خیره به انگشتای کبودش شد .
فاک...
اونقدر استرس گرفته بود که ناخناش بنفش شده بودن .
باید میفهمید که چان بخاطر چی گفته فقط جذب قیافه اش شده ، در واقع چان مقصر نبود ، اون بهش از قبل گفته بود که برای قیافه اش داره بهش پیشنهاد میده و خود خنگشم بخاطر کراشی که روش داشت چشم هاش رو روی واقعیت بست و حالا واقعیت اینجا بود ، با یه پتک توی دستش و داشت به ریش نداشتش میخندید .
چان لب هاش رو روی هم فشرد و چنگی به موهاش زد .
_با اعصاب من بازی نکن ، بگو واسه چه گوهی اومدی اینجا؟
تقریبا داد زد و بکهیون رو تو جاش پروند .
*اوکی اوکی بیب ، چرا عصبی میشی؟! فقط چند روز اینجا کار داشتم و جایی نداشتم برم گفتم بیام پیش اِکسَم
دختر با دستایی که دو طرف بدنش به حالت تسلیم بالا آورده بود گفت و خنده ی مسخره ای رو تحویل چانیول بی اعصاب داد .
_تو این خراب شده کلی هتل هست برو همون جاها
*یعنی میخوای بندازیم بیرون؟!
_آره دقیقا همینجوریه
+چانیول؟! زشته بزار بمونن
بک از ماشین پیاده شده بود و گفت .
چان کلافه بدون اینکه برگرده و به قیافه ی احمقش نگاه کنه پلک محکمی زد .
اگه میدونست چه افریته ای جلوشونه هرگز این گوهو نمیخورد .
_تو دخالت نکن برگرد تو ماشین
+خیلی بی ادب رفتار میکنی ، هر چی نباشه تا اینجا اومده و نمیتونی اینجوری رفتار کنی باهاش
*اوه فاک ببین چی داریم اینجا؟! یه کیوتِ خنگِ با ادب؟!
بک از حرف دختر اخمی کرد ولی چیزی نگفت .
چان برگشت طرفش و بعد چشم غره ای که ته دلش رو خالی کرد بدون حرفی سوار ماشین شد و با زدن ریموت و باز شدن در هردوی اونها رو پشت سر گذاشت و وارد حیاط شد .
ESTÁS LEYENDO
🌲my caretaker🌲 [کامل شده]
Fanfic🧜♂️My caretaker🧜♂️ نام: سرایدار من نویسنده: BOOM ژانر: درام، فلاف، طنز، اسمات،... کاپل: چانبک . . . 🍂خلاصه🍂 بیون بکهیون یه تحصیل کرده تو رشتهی مهندسی کشاورزیـه و برای نوشتن پایان نامهاش به پول و تمرکز احتیاج داره و بخاطر همین هم سرایدار ویل...