صدای خور و پفی که از دو طرف میشنید دیگه داشت دیوونش میکرد.
تهیونگ و هوسئوک محاصرش کرده بودن و سهون خیلی جلوی خودش رو گرفته بود تا با کتک از خواب بیدارشون نکنه!
شب قبل چون هیچکس حاضر نشده بود که روی مبل بخوابه و اتاق لوهان هم اصلا جای خوبی برای استراحت نبود پس تصمیم گرفتن سه نفری رو تخت سهون بخوابن، که این برای دو پسر دیگه آسون بود اما برای سهونی که سخت خوابش میبرد، تحمل جای کوچیک و سر و صدا اصلا راحت نبود!
نفس عمیقی کشید و سعی کرد تصور کنه روی تخت نرم و عزیز خودش تنهاست و کسی مزاحمش نیست اما با دستی که یه دفعه روی شکمش افتاد از جا پرید.
با عصبانیت سائد کای رو پرت کرد کنار و به نالهای که از روی نارضایتی کرد اهمیت نداد.
تحمل این وضع دیگه واقعا سخت بود!از جاش بلند شد و سعی کرد بدون این که دو پسر دیگه رو بیدار کنه از روی تخت پایین بیاد که با موفقیت انجامش داد و اما زمانی به عمق بیچارگیش پی برد که فهمید نه بالشت و نه پتویی در کار نیست و مجبوره همینجوری روی مبل بخوابه.
روی مبل دراز کشید و سرش رو روی کوسن هاش گذاشت.
درسته که مبلش نرم و راحت بود اما باعث بدن درد میشد و خواب خوبی رو به وجود نمی آورد.
"باید حتما یه دست مبل راحتی تر بخرم!"
با حرص زمزمه کرد و توی جاش جا به جا شد تا شرایط بهتری رو برای خواب پیدا کنه.
بیشتر از نیم ساعت توی جاش وول زد اما نمیتونست بخوابه!
نامجون گفته بود که قراره فردا تمرین های سختی داشته باشن و اگه استراحت کافی نداشته باشه رسما به فنا میره!
"نه اینجوری نمیشه!"
کلافه گفت و سر جاش نشست.
چند تا راه بیشتر نداشت، یا باید برمیگشت اتاقش و خوابیدن توی گرما بین دوتا آدم که یه بند خور و پف میکنن رو تحمل میکرد، یا بدن درد و خواب ناراحتی که به خاطر مبل پیدا میکرد و یا این که...
میرفت اتاق لوهان!
توی یه جای کثیف...
اما هر چی باشه بهتر از دو تا جای دیگه بود نه؟
چاره دیگهای نداشت پس از جاش بلند شد و سمت اتاق لوهان رفت.
خیلی آروم درو باز کرد تا لوهان بیدار نشه و وقتی از خواب بودنش مطمئن شد پارو چین پارو چین سمت تخت رفت و مراقب بود چیزی زیر پاش نره.
خیلی آروم روی تخت نشست و سمتی که خالی بود دراز کشید.
لوهان هوای خنک رو دوست داشت برای همین پنجره و باز گذاشته بود و این باعث شده اتاق خواب جو نسبتا مطبوعی داشته باشه.
أنت تقرأ
⚔️The Condition Of Fight⚔️ |Completed|
Romance˙˚˙˚ teaser :🥀📝 جانگکوک کاپیتان تیم پاسکال، از کیم تهیونگ که کاپیتان تیم توسکا و رقیبشه متنفره... حالا چی میشه اگه مجبور بشن برای مسابقات جهانی تیم هاشون ادغام بشه؟ چجوری تهیونگ می تونه کوک رو راضی کنه؟ بنظرتون می تونن با هم کنار بیان یا نه؟ ˙°˙°...