جنون ما در ٱرامش نهفته است
هرچه آرام تر...
دیوانه تر....
"ج.ج"___________
همان زمان
مکان اداره پلیس منطقه 5افسری که داخل اتاق بود با استرس سوال میپرسید و زیر چشمی به آیینه اتاق نگاه میکرد جایی که افسر مافوقش مطمئنا با اخم داشت عملکردش رو می سنجید.
افسر جئون با اخم های در هم به تصویر مقابلش خیره شد.
دختر و پسری با دست های بسته شد پشت میز اتاق بازجویی نشسته بودن و با نگاه هایی بی حوصله باهم صحبت میکردند.
روی میز کنترل خم شد و صدای اتاق رو فعال کرد به بخوبی بشنوه.
+قصدتون از ادم ربایی چی بود .
پسری با موهای آبی پوزخند زد دستش رو روی شونه دختری که کنارش نشسته بود انداخت.
_ ببینم الان تو بدون مدرک میخوای مارو الکی متهم کنی .صدبار توضیح دادم من و دوست دخترم برای یه دورهمی کوچیک توی اون مزرعه بودیم .
مامور بخش با خستگی دستی به صورتش کشید . اگر از افسر جئون دستور نداشت حتما تا الان پسر رو راهی بازداشتگاه کرده بود .
جئون با جدیت به اتاق بازجویی نگاه میکرد .میخواست ببینه انکار این دونفر تا کجا پیش میره .
وقتی اون وقت شب از یکی از اداره پلیس منطقه شماره 5 باهاش تماس گرفته بودند و مشخصات اون دو نفر رو داده بودند....
خب اعتراف میکرد که اصلا انتظار نداشت اونارو سالم و سلامت ببینه .البته اگر یک سری کبودی جزی وبانداژ گوش پسر رو ندید بگیریم .
صبر افسر جئون به اندازه ای نبود که تا اخر اراجیف رافائل رو گوش کنه پس وقتی در اتاق باز جویی با شدت باز شد علاوه بر دختر و پسری که پشت به در نشسته بود خود افسری که داشت با مافوقش چشم تو چشم میشد هم از جا پرید.
افسر اه کشید ,گند زده بود.برای همین جئون خودش شخصا داخل شده بود.
جونگکوک صندل رو عقب کشید و کاملا جدی پشت صندلی نشست .
اگر اون لباس فرم ابی رنگ برای نشون دادن شغل کافی نبود مطمئنا نشان ها و دو مدالی که روی لباسش اویز بود به خوبی حق مطلب رو ادا میکرد.
زی زی شوکه بود و رافائل با اخم های درهم به اون نگاه میکرد.درواقع نهایت فکر هردو بعد از توضیحات هیونگ راجب این ماموریت چیزی در حدود کارآگاه بخش جنایی یا یک افسر رده متوسط بود اما این ....
دقیقا حس وقتی رو داشت که دو روباه پا به لونه خرگوش گذاشته باشتن و با دندون های تیز یه گرگ روی گردنشون مواجه شده باشن .
جئون دو تصویر رو جلوی اونا روی میز گذاشت .
اولین عکس همون تصویر شبیه سازی شده ای بود که بر اساس توصیفات قربانی پرونده قبلی توی بیمارستان ثبت شده بوده و دومین یک عکس دیجیتال بر اساس تصویر قبلی بود تا چهره حقیقی قاتل رو به صورت طبیعی نشون بده در واقع جانگ هوسوک این کار رو براش حدود یک ساعت پیش به اتمام رسونده بود و واقعا پیشرفت بزرگی بود .
BẠN ĐANG ĐỌC
961.78 °C
Hành độngفصل دوم 'Randy' همه آدم ها توی زندگیشون به خوب بودن فکر میکنن. اما فکر کردن هیچ وقت کافی نیست جئونی هیچ وقت! Made in pain! ________________ توجه ⚠️ این داستان قصد توهین به هیچ دین، شخص، مکان و... ندارد. تمامی مطالب ذکرشده تنها به این اثر تعلق داشت...