با دیدن چشم های نیمه بسته چانیول روی کاناپه خواست از روی زمین بلند شه که دستش توسط مرد بلندتر گرفته شد و چانیول با چشم های نیمه بازش بهش نگاه کرد:"کجا میری؟"
بکهیون تکخند کوتاهی زد، البته قصد نداشت جایی بره ولی خب باید به جونگین زنگ میزد و هر اطلاعاتی که به دستش رسیده بود رو به تهمین میداد ولی میتونست چند دقیقه دیگه هم کنار چانیول بمونه. ایندفعه گوشه دیگه ای از کاناپه نشست و چانیول بدون اینکه منتظر دعوتی باشه سرش رو روی پاهای بکهیون گذاشت و مرد کوتاهتر نتونست جلوی خودش رو بگیره تا به مردی که تا همین دیروز میتونست تنفر رو از نگاهش بخونه ولی حالا سرش رو روی پاهاش گذاشته بود لبخند نزنه.
_نمیخوای که مصرف بلو وی[Blue V] رو به جرم هام اضافه کنی؟
بکهیون شانه ای بالا انداخت و لبهاش رو به یک سمت جمع کرد، موهاش رو با دست بالا فرستاد و چانیول به رگ های برجسته دست مرد خیره شد و منتظر جواب موند.
_من این حقو ندارم. اگه یه تست ده پنل ازت گرفته بشه میتونه مصرف بنزو رو هم توی بخش روانگردان ها برات مشخص کنه ولی من فقط یه پلیس مبارزه با مواد مخدرم و تشخیص بنزو فقط باید به دستور فدرال انجام بشه
عملا میخواست بگه قرار نیست چانیول رو به فدرال یا هر کوفت دیگه ای تحویل بده. نفس راحتی کشید و سرش رو به دسته چوبیِ کاناپه تکیه داد. بکهیون نگاهی به چهره چانیول انداخت، حالت چهره اش برای اون خیلی آشنا بود، قطره های عرقی که روی پیشونیش نشسته بودن و احتمالا بخاطر نبودنِ روانگردان هایی که بهشون احتیاج داشت به این شکل دیده میشدن و نفس نفس زدن هایی که نشون میداد بدنش چقدر برای داشتن بلو وی ها مشتاقه. لبخند سردی زد و ناخوداگاه مچ دست چانیول رو بالاتر آورد و به بدن نیمه لرزونش نگاه کرد.
به کاناپه تکیه داد و بدون اینکه منتظر اجازه از طرف مرد بلندتر باشه دستش رو بین موهای چانیول فرو کرد:"تو کم خونی داری درسته؟"چانیول بدون اینکه سرش رو بالا بیاره همونطور که از لمس آروم بین موهاش لذت میبرد هوم آرومی گفت و سعی کرد تعجب نکنه که بکهیون چرا درباره بلو وی اطلاعات زیادی داره.
هیچکدوم حرفی نزدن، حداقل برای چند دقیقه کوتاه همه چیز ساکت بود و بکهیون انگار صدای داد زدن ها رو از بیرون پنجره نمیشنید، احتمالا مربوط به یه زنِ پُر سر و صدا که حالا داره با یه مرد سرِ پولِ اجاره خونه اش بحث می کنه، بهرحال بکهیون اهمیتی نمیداد. تنها چیزی که میدید چانیول بود. شاید هم چشم های عسلی رنگِ کسی دیگه رو بین نگاه خمارِ چانیول پیدا کرده بود._برای چی؟
چانیول خیلی ناگهانی پرسید و مرد کوتاهتر ابرویی بالا انداخت، لحظه کوتاهی از فکر بیرون اومد و به چانیول نگاه کرد:"چی برای چی؟"
KAMU SEDANG MEMBACA
Prestige
Fiksi Penggemarاسم فیک: پرستیژ [On Going] ژانر: رمنس، درام، جنایی، اسمات کاپل های اصلی: سکای، چانبک/بکیول نویسنده: TOM جونگین و بکهیون، از طرف اداره گانگنام ماموریت دارن که یه پرونده کوکائین رو حل کنن و بهترین ایده این بود که از دو نفر دیگه کمک بگیرن... دو نفر که...