💛6

2.7K 281 23
                                    

دوباره، دوباره همون کابوس، درحال فرار بودم
از کی اخه؟ از کی؟ جیغ میزدم کمک میخواستم
یعنی هیچکس نیست به من کمک کنه؟
همیشه تنها بودم
مدام گریه میکردم و جیغ میزدم که یهو صحنه عوض شد

یه جای کاملا سفید بودم سرمو برگردونم که مینا رو جلوی خودم دیدم
دستش یه گل بود...رز قرمز

بلند اسمشو صدا زدم
اما صدایی نداشتم فقط لبام تکون می خورد
گل از دستش افتاد و اون مکان سفید کم کم قرمز شد
به دستم نگاه کردم، کل دستم خونی بود...
دوباره به مینا نگاه کردم

افتاده بود و از کل بدنش خون میومد
شروع کردم جیغ زدن که از خواب بیدار شدم
بلند گریه میکردم و جیغ میزدم و به سینم میکوبیدم

اولین بار بود انقدر بلند گریه میکردم
گریم قطع نمیشد، از جیغام ترسیده بودم، ناراحت بودم
تنها بودم تنها بودم
گلوم میسوخت اما نمیتونستم بس کنم کل بدنم عرق کرده بود

در صدا خورد سرمو تو دستام گرفتم و ادامه دادم
به گریه به جیغ
محکم شونه هام گرفته شد و تکون تکون میخورد
نه چیزی میشنیدم، نه میدیدم

کابوسم جلو چشمام بود مینا جلو چشمام بود خیسی خونو رو دستم حس میکردم اون جلوم مرد جون داد اما من کاری نکردم
هیچ کاری...

با سوختن گونه سمت چپم جیغم قطع شد گریمم بند اومده بود دستمو گذاشتم رو گونم به خودم اومدم سرمو بلند کردم که قیافه عصبی کوک
و جلوم دیدم
″چرا؟″

همونجوری نگام میکرد

″چرا باید گیر تو بیوفتم؟″

نیاز داشتم عصبانیتمو سر یکی خالی کنم دوباره اشکام راهشونو پیدا کردن و تند تند رو گونم سر میخوردن هولش دادم که فقط یه کوچولو
تکون خورد

″بهم بگو چرا؟″

یبار دیگه هل دادم
″مگه چه گناهی کردم؟″

بازم خواستم هل بدم که محکم مچامو گرفت سعی کردم دستامو ازاد کنم
″ولم کن″

بهش خیره شدم که عصبی نگام میکرد
″گناه من چیه؟″

گریم قطع شد با تعجب بهش نگاه کردم
″گناه من چیه که امثال تو باید جهنمی که توش بودم و آتیشی تر میکردن؟″

فقط نگاش میکردم

″هان؟″

با دادی که زد چشمامو بستم همونطوری منم داد زدم

″نمیدونم مگه من خواستم مگه من اینکارو کردم؟″

″اون روز من گیر تو افتادم به لطف تو رفتم زندان و بازم ریخت تورو دیدم″

زل زدم بهش و اروم گفتم
″ولی من فقط میخواستم کمکت کنم″

با شدت بلند شد که تخت تکون خورد

Unwanted Killer | Jeon JungkookWhere stories live. Discover now