این پارت برای توضیح دادنه بخش هایی از داستانهتقسیم بندی قدرت
لونا مثل ملکه میمونه، به وسیله قدرت عصا همه رو تحت کنترلش میگیره!
مسلما همه گونه ها بهش احترام میذارن.
ولی خودش تابع آلفای کله...آلفای کل مثل شاه میمونه، همه اول اونو قبول دارن بعد لونا رو!
سال های قدیم لونا و آلفای کل همه نظرات و تصمیماتشون مثل هم بوده، چرا ؟
چون عصا موقع پیوند عشق به قلب هر دوشون میداد. اونا عاشق هم میشدند. میشدند مثل یک روح در دو بدن!
پس دو عاشق هیچوقت سر تصمیاتشون به مشکل بر نمیخوردنداینجا دو تا استثنا داریم.
لونا شین هه
و بکهیونماه شاهزاده کوتوله رو انتخاب کرد.
ولی شین هه کسی غیر جفت واقعیش رو پذیرفت. با شاهزاده پری پیوند خورد و جفت شد، نه شاهزاده کوتوله !بعد پیوند خوردن و آشوب به وجود اومده، همه آلفا ها طردش کردند. با طرد شدنش، پیمانی که بین لونا و پنج شاهزاده بود شکسته شد.
عصا قدرت شیطانی گرفت لونا شین هه رو به جنون رسوند...در نهایت عصا محو شد. شین هه فرار کرد تا کشته نشه...
چون میدونست فقط با کشته شدنش، عصا دوباره ظاهر میشه و یه لونای جدید انتخاب میشه!حالا چرا شین هه تونست بدون سک س داشتن با جفتش هفده سال دووم بیاره؟!
مشخصه! چون اون جفتی نبود که ماه انتخاب کرده بود! پس پیوندی بینشون تشکیل نشد.
( همون پیوندی که نمیتونن زیاد از هم دور باشن، باید چند روز یه بار رابطه جنسی داشته باشن)حالا میرسیم به بکهیون
اگه ایون وو بکهیون رو عاشق خودش نمیکرد، موقع جفت شدنش با چانیول، عصا کاری میکرد هر دو عاشق هم بشن!
ولی چون بکهیون از قبل عاشق ایون وو شده بود، این جادو روش تاثیری نداشت!
فقط چانیول عاشقش شد.مراسم انتخاب آلفا برای لونا
ماه از بین پنج آلفا کسی رو انتخاب میکنه که بیشترین علاقه رو به لونا دارهماه سری اول، چانیول رو انتخاب کرد در حالی که اون پسر هیچ علاقه ای به بکهیون نداشت! چرا؟! چون پای جادوی سیاه در میون بود و البته این کار آلادور جادوگر بود!
وقتی چانیول انتخاب شد،
عصا اونو به عنوان جفت واقعی قبول کرد...پس پیوند بین بکهیون و چانیول کامل ایجاد شد.
چه پیوندی؟!
۱ ) با خیانت یکی، دیگری عذاب میکشه.
۲ ) باید حتما چند روز یک بار باهم رابطه جنسی داشته باشن.وقتی مشخص شد چانیول با جادوی سیاه انتخاب شده،
کافی بود بکهیون بگه من چانیول رو پذیرفتم !
اونوقت لازم نبود دوباره مراسم انتخاب آلفای کل برگذار بشه...حتی اگه واقعا تقلبی صورت گرفته باشه!
ولی متاسفانه بکهیون قبول نکرد ، خواست مراسم دوباره برگذار شه.مراسم دوم چون پای جادوی سیاه وسط نبود، ایون وو انتخاب شد! برای اینکه عشقی که نسبت به بکهیون داشت واقعی و از قلب خودش بود در حالی که عشقی که چانیول داشت فقط فقط بخاطر جادوی عصا بود...پس ماه کسی رو انتخاب کرد که عشقی واقعی تری رو توی قلبش داشت...
با انتخاب شدن ایون وو به عنوان جفت حقیقی، باید مراسم پیوند بین بکهیون و ایون وو انجام میشد...
ولی بکهیون دیگه اون پسر رو نمیخواست قانون شکنی کرد! جفت اصلیشو پس زد!
بقیه گونه ها نتونستند کاری کنن...
چون بکهیون با کمک قدرت عصا، راحت میتونست مجبورشون کنه با تصمیمش کنار بیان!
چرا طرد نشد؟! بخاطر اینکه فقط شاهزاده ها میتونن پیمان رو بهم بزنن!سه شاهزاده مرده بودند.
شاهزاده جکسون طرف بکهیون بود.
ایون وو هم منتظر برای دوباره داشتن بکهیون...فقط کمی دندون رو جیگر گذاشته! پس پیمانش رو بهم نزد...
بعد مرگ چانیول، پیوندی که بین خودش و بکهیون بود از بین رفت!
یعنی حالا نیازی به داشتن رابطه ندارن،
خیانت کردنشون ، دیگری رو از لحاظ جسمی اذیت نمیکنه!حالا ارباب تاریکی😈
اولیش آلادور بود
که هم جادوگر بود و هم ارباب تاریکی !با کمک گوی سحر آمیزش دید که شاهزاده الف ها ارباب تاریکی بعدیه.
پس کاری کرد اونو به ارباب تاریکی تبدیل کنه!چانیول الان ارباب تاریکی شده.
نفرت و بی احساسی جزو وجودشه!
میتونه حس های دیگه رو هم داشته باشه ولی فقط بکهیون میتونه حس های از دست رفتشو برگردونه و این حس های برگشته هم فقط مختص بکهیون میشه نه اشخاص دیگه...و یادتون نره عصای جادوگر توی بدن چانیوله فرو رفت!
یعنی...
چانیول الان قدرت جادوگری داره...
ولی قدرت پیش بینی آینده و قدرت دیدن اتفاقات افتاده رو نداره...
بعدها بهش میرسیمچه سخت بود نوشتن اینا😬😐
نوشتن یه پارت راحت تره!شرمنده اگه بد توضیح دادم توی داستان، خیلی جاهاش گیج کنندست!
بذارید به پای بی تجربگی در نوشتن!ممنون که داستانو میخونید شیرینا😍😍😘
YOU ARE READING
Dark Luna
Fanfiction👑عنوان: لونای تاریکی 👑کاپل: چانبک 👑ژانر: سوپرنچرال فانتزی رمنس اسمات امپرگ انگست 👑نویسنده: golabaton 👑وضعیت: کامل شده 💌✂️خلاصه بکهیون انسانی که ناخواسته به عنوان لونای جدید انتخاب میشه. از بین پنج آلفا، پارک چانیول به عنوان جفتش انتخاب میشه...