انروز ۲ تا آپ کردم مطمئن شید قبلی رو خوندید.
****
سمت چمدون ها رفتم. چمدون لیام رو روی زمین صاف و زیپش رو باز کردم.
لباسها رو بهم نزدم که برام دردسر نشه. اطراف چمدون و توی زیپهای کوچیکش رو گشتم.
دستم به یه قوطی کوچیکی بر خورد کرد .
بیرون کشیدمش . شبیه یه قوطی دارو بود .
روش رو نگاه کردم . "والپروات"؟
نمیدونستم چیه . همون جیب رو دوباره گشتم و قوطی دیگه ای رو بیرون کشیدم. "لیتیوم"؟
لیام پین دارو خانه باز کرده بود؟ یا شایدم خودش مصرف میکرد. مریض بود ؟
از جا بلند شدم و گوشیم رو از روی تخت برداشتم.
در حالی که زمزمه میکردم اسم دارو رو سرچ کردم و بعد به نتیجه خیره شدم.
خدایا...
اون واقعا دو قطبیه؟
این بار " دوقطبی " رو سرچ کردم. همونجا روی تخت نشستم تا راحت تر بخونم .
"نوعی اختلال روانی است که با دوره‌های افسردگی، شیدایی و خُلق غیرطبیعی مشخص می‌شود..."
"...احساسات و رفتارهای غیرطبیعی،
نشاط‌زدگی، تحریک‌پذیری، اختلال تمرکز..."
."..بیمار در این دوره معمولاً تصمیمات پر ریسک بدون توجه به عواقب آن می‌گیرد"
گوشی رو پایین آوردم و بهت زده به رو به رو خیره شدم : خدای من.
دوباره توی گوشی خم شدم
"بیماران مبتلا حالاتی نظیر سرخوشی، افزایش اعتمادبه‌نفس، افزایش انرژی و فعالیت، حس بی‌قراری و افکار پراکنده یا افکار مسابقه‌ای ،
افزایش میل به رسیدن به هدف، بی‌خوابی و بی‌اشتهایی شدید و افزایش شدید میل جنسی را تجربه می‌کنند..."
چشمهام درشت شد . چی؟ افزایش میلِ...
چشم‌بستم . کنار اون موندن روز به روز داشت وحشتناک تر میشد .
دوباره چشم باز کردم و صفحه رو جا به جا کردم:
" و ممکن است ناگهان از اوج شادی و خوش‌حالی به اوج غم و اندوه فروروند و ارتباطی بین خُلق بیمار و آن‌چه واقعاً در زندگی او رخ می‌دهد وجود ندارد. "
برخی از علائم و نشانه‌های این بیماری شامل موارد زیر می‌شود:
• احساس خشم و پرخاشگری
• انتقادناپذیری
• تحریک‌پذیری
• ول‌خرجی و خریدهای بی‌مورد
• افزایش تمایلات جنسی
گوشی رو قفل کردم و گوشه ای انداختم. موهام رو با دست سالمم چنگ زدم.
تمام شادی روزم بخار شد . پاهام رو روی تخت بالا آوردم.
ESTÁS LEYENDO
نگون سار cyclamen
Fanfic[ کامل شده] مثل گلی که با تابستون و زمستون بسازه ، با گرما و سرمای زندگی ساختم تا فقط ناجیم رو ببینم. اما اون فقط یه پرتگاه عمیق بود . یه سیاهی مطلق که تمام امیدم رو محو کرد . و من دیگه نمیتونم به امید اینکه میشنوه ، شبها باهاش حرف بزنم... ~~~~~...
