چیزی تا صبح نمونده بود و بخاطر همین همه خسته بودن. اون ها تا به حال با لُرد ملاقاتی نداشتن و در طی این چند سال این لیام بود که همچین اجازه ای رو داشت اما با ورودشون به این مکان باید منتظر هر اتفاقی میبودن از جمله ملاقات با لُرد!
همه توی اتاق هاشون بودن. سروصدای اون شش نفر که انگار تازه رسیده بودن باعث شد زین هشیار بشه. به سمت در رفت تا اون رو قفل کنه چون مطمئن بود حتما یکی از اون ها اشتباهی در اتاقش رو باز میکنه و این خیلی معذب کننده بود.
دوباره به تختش برگشت و بخاطر حس سرما صورتش رو جمع کرد اما بعد لبخندی زد، چشم هاش رو بست و چیزی نمونده بود که به خواب عمیقی فرو بره اما صدای تکون خوردن دست گیره در باعث شد چشم هاش باز بشن.
خواست بلند بشه و در رو باز کنه تا شاید اون روانی هرکی که هست از تلاش کردن برای باز کردنش دست برداره که صدای لیام رو شنید.
"هی رفیق اینجا اتاق یکی از بچه های ماست میتونی به بقیه اتاق ها یه نگاهی بندازی."زین زیر لب زمزمه کرد.
" آه، ممنونم لیام."
و دوباره چشم هاش رو بست و به امید اینکه کسی مزاحم خوابش نشه بعد از چند دقیقه به خواب عمیقی فرورفت.(ترکیب نور طلایی خورشید و چمن های کوتاهی که روی اون ها قدم میزد خیلی زیبا بود. هوای تازه وجودش رو پر از طراوت میکرد. انگار حس ارامش به ذره ذره وجودش تذریق میشد...
اما همه چیز تاریک شد!
سیاهی شب جای روشنایی روز رو گرفت و حالا وقتش بود که ارامش لحظه ایش به پایان برسه و دوباره ترس، اظطراب، تنهایی و بدتر از همه سرما، سرمایی که بدنش رو بی جون میکرد جای اون رو پر کنه.
با تمام وجود فریاد میزد اما کسی اون هارو نمیشنید.
فریاد های بی پاسخ...
اشک های بی وقفه...
سرمای بیش از حد...
و در نهایت مرگ!)از خواب پرید و قفسه سینه اش به شدت بالا وپایین میشد. چشم هاش رو دوباره بست و نفس عمیقی کشید. بلند شد و به سمت تراس رفت. بخاطر وزش باد ملایم و سردی که بدنش رو لمس می کرد کمی لرزید. روی زمین نشست و به میله های تراس تکیه داد. سعی کرد خودش رو آروم کنه که شخصی اسمش رو صدا زد.
_ زین، حالت خوبه؟
زین به سمت صاحب صدا برگشت.
_ خوبم. تو توی اتاق بغلی منی لیام؟
_ اره، از اون یکی اتاق که بهم داده بودن خوشم نیومده بود.
ولی من فکر نمیکنم خوب باشی!_ خوبم. فقط... فقط یه کابوس بود.
_ کابوس؟!
_ آره؛ چیز جدیدی نیست. بهشون عادت کردم.
زیر لب زمزمه کرد.
"شاید هم نکردم"
![](https://img.wattpad.com/cover/289426088-288-k323669.jpg)