چرا پارتا یکی در میون سین میخوره؟😐
چک کنین اگه پارتیو نخوندید بخونین چون حس میکنم بغضیا پارتارو جا میزارن.
.
.
.
.
.آروم وارد کاخ شدم، شب بود و قطعا همه درگیر کاراشون بودن!
بی سر و صدا به اتاق لویی قدم برداشتم و آروم وارد شدم که دیدم داخل تراس ایستاده و به ماه خیره شده، لبخند زدم و لبمو تر کردم و لب زدم :
- چیشده که سرورم دارن توی آینه به خودشون نگاه میکنن؟
لویی بلافاصله با شنیدن صدام برگشت و اسممو با بغض داد زد و سمتم حمله ور شد و خودشو توی بغلم پرت کرد که باعث شد عقب برم و و به در اتاق برخورد کنم!
لوبی خودشو توی بغلم مچاله کرده بود و اشک میریخت که نگران صورتشو گرفتم و رو به روم خودم نگه داشتم :
- هی هی هی تو حق نداری گریه کنی.
اشکاش رو پاک کردم که شروع کرد به غر زدن :
- کجا رفته بودی؟
لبخندی زدم و بوسه ای روی موهای ابریشمیش کاشتم و ادامه دادم :
- رفته بودم بیرون شهر یه به کاری برسم ببخشید نگرانت کردم.
لویی لب پایینش رو کمی جلو داد و با حالت قهر رفت و روی تخت نشست که با خنده سمتش رفتم و کنارش نشستم و توی بغل گرفتمش!
- هی تو که اینقدر قهر قهرو نبودی چیشده؟
- نمیگی دلم تنگ میشه؟
خنده ی کوتاهی سر دادم و حالت جدی ای به خودم گرفتم!
- خب من رفته بودم خرید و یه چیزی برای سرورم خریدم ولی قبلش باید به یه سوالم جواب بدی.
لویی که حالا چشماش حالت برق داشت دستاشو بهم زد و با ذوق ادامه داد :
- چه سوالی؟
لبمو تر کردم و جعبه ی کوچیک مورد نظرمو از جیب کتم بیرون اوردم و جلوی لویی گرفتم و پایین تخت رو به روش زانو زدم و در جعبه رو باز کردم!
- باهام ازدواج میکنی لویی؟
لویی ساکت بود!
سرمو بلند کردم و دیدم داره گریه میکنه.
لبخندم محو شد و دستاشو گرفتم که با دست ازادش مشغول پاک کردن اشکاش شد و با صدای بلند که بخاطر بغض میلرزید لب زد :
- برای همیشه تا اخر عمر بهت قول میدم.
لبخندی زدم و پشت دست لویی رو بوسیدم.
لویی بهم حمله کرد که باعث شد روی زمین بیوفتم و وحشیانه مشغول بوسیدن لبام شد!
بی درنگ همراهیش کردم و بوسه رو عمیق تر کردم که لویی برای نفس گرفتن ازم جدا شد و با نفس نفس بهم خیره شد که پیشونیم رو به پیشونیش چسبوندم و زمزمه وار لب زدم :
DU LIEST GERADE
Black Fever (L.S)
Historische Romane- I think a piece of the moon that is not in the sky in your hair. - فکر میکنم تیکه ای از ماه که تو آسمون نیست توی موهای توعه لویی. ---------------------------------------- کانال تلگرام : @coalacity 1660 - London Sad End Complete بر اساس یک سلسله ی...