Part 11

534 98 47
                                    

از حرف جیسونگ شکه شد. کریستینا و دو شیک هر دو اینجان!

چان دستش رو جلوی صورتش گذاشت تا کسی نشناستش.

کای با آرنجش به پهلوی فلیکس ضربه زد و بهش گفت.

_چان چندان خوب نیست.

فلیکس به چان نگاه کرد سرش پایین بود و دستش رو جلوی صورتش گرفته بود. انگار ترسیده و نگرانه.

فلیکس می‌خواست بلند بشه تا از چان بپرسه همه چی خوبه یا نه، ولی صدای چانگبین متوقفش کرد.

_اون... اون بنگ دوشیک نیست؟

توجه تمام گرگ روی بنگ دو شیک رفت.
چانگبین با تمام وجود دنبال اسم و شهرت اون مرد بود. حتی می‌خواست پسرش رو بدزده تا مجبورش کنه باهاش همکاری کنه.

وقتی بنگ دو شیک تسلیمش بشه، دیگه هیچکس جلودارش نیست.

دو شیک به همراه بخشی از افرادش وارد شد و چانگبین، کای رو سمتش فرستاد تا ازش بخواد کنارشون بشینه.

چان به اطراف نگاه کرد و از سکو پایین رفت. یه مرد عجیب دستش رو گرفت و می‌خواست مجبورش کنه دوباره روی سکو بایسته, ولی چان اعصاب و حوصله برای کلکل با اون آدم و نداشت. پس خیلی ریلکس سر مرد رو گرفت و به دیوار کوبید.

اون آدم بیهوش شد. چان خیلی راحت از کنارش گذشت از جمعیت فاصله گرفت و بین راه‌روهای خالی و ساکت رفت. برگشت تا پشت سرش رو نگاه کنه. دقیقا لحظه‌ای که خواست بپیچه سمت چپ به کسی برخورد کرد.

مرد قد بلند و جذاب با فک کشیده و تیز و گونه‌ی برجسته بود. موهاش رو سمت بالا داده بود و ابروهای کلفتی داشت. گردنش کشیده بود و غرور عجیبی توی چشم‌هاش بود.

[شت چان اون یارو تو رو می‌کشه، اون جاناتانه. ]

چان به صورت مرد نگاه کرد.

(اسم اصلیش jon kortajarena هستش ولی تو داستان به اسم جانی یا جاناتانه

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

(اسم اصلیش jon kortajarena هستش ولی تو داستان به اسم جانی یا جاناتانه. سی و شیش سالشه و تقریبا صد نود قدشه کثافت. چان کنار این خیلییییییی کوچولوئه. وای نمیتونم... اصن من میخوام چاناتان شیپ کنم. حیف که خیلی عوضیه.)

جانی نگاهی به چان انداخت‌.

_فرار می‌کردی کوچولو؟

چان نیشخندی زد و سعی کرد از کنارش رد بشه، ولی جاناتان بازوی چان رو گرفت و رهاش نکرد.

𝑻𝒉𝒊𝒔 𝑴𝒂𝒏 𝑫𝒊𝒆𝒔 𝑻𝒐𝒏𝒊𝒈𝒉𝒕 Where stories live. Discover now