مینهو دستش رو جلوی دهن جیسونگ گذاشت.
_خفه شو! الان همه بیدار میشن، کوتولهی بهدردنخور نفهم.
جیسونگ ترسیده به مینهو نگاه میکرد و نفس نفس میزد. اون که قرار نیست بمیره؟ یعنی مینهو تیکه تیکهاش میکنه؟
_اوووم يميوجيتاقنب.
_چی؟!
مینهو متعجب به جیسونگ نگاه کرد و فهمید باید دستش رو از روی دهنش برداره.
_لطفا برو، دیگه سمتت نمیام. اصلا من دیگه غذا نمیخورم.
_تو چه مرگته؟ اسکل! بیا... حالا که میخواستم خوب باشم اینجوری میلرزی، بعد وقتی خواستم بکشمت اهمیت نمیدادی؛ تو منگلی!
جیسونگ بزاق دهنش رو قورت داد و به مینهو خیره شد.
_من... من میترسم.
_به جهنم.
مینهو بلند شد و چند قدم فاصله گرفت، منتظر حاضر جوابی اون پسر بود، ولی اون چیزی نگفت.
مینهو دلش میخواست باهاش حرف بزنه.
مینهو: لعنت بهت، از چی میترسی؟
_اون... تو.
_من؟ هي بچه، من سر خیلیها رو کردم زیر آب، ولی تو هنوز سالمی پس قرار نیست ازم بترسی.
_میخواستی من رو خفه کنی تو... تو...
_تو هم میخواستی من رو حرص بدی!
جیسونگ سرش رو پایین انداخت و سکوت کرد. سکوتش خوشایند نیست. شاید پر حرفیهاش مثل یه شکنجه روی اعصاب بقیه اثر بذاره، ولی سکوتش شبیه مرگ تدریجیه. صد در صد شکنجه قابل تحمله، ولی مرگ... هرگز.
مینهو بین چند راهی منطق و خشونت و انسانیت و... شاید قلب، گیر افتاده بود.
_اون کدوم خریه که ازش میترسی؟
اشک توی چشمهای جیسونگ حلقه زد.
_نمیخوام در موردش حرف بزنم. ازش متنفرم من... من... من ازش میترسم. چرا همیشه توی کابوسهام میاد؟ چرا؟
مینهو گیج شده بود و سرش درد گرفته بود، اما دلش اجازه نمی داد اون موجود اعصاب خورد کن که حالا شبیه یه گنجشک بیپناه شده بود، رو رها کنه.
_دنبالم بیا.
_میخوای چی کار کنی؟ من که گفتم دیگه کاری به کارت ندارم، لطفا...
_اگه روی مبل بخوابی بدنت خشک میشه، برو تو اتاق من. ولی این موقته... فهمیدی؟! فقط تا سه. یک... دو...
جیسونگ سریع کوله پشتیش رو برداشت و ایستاد.
_اتاق کنار آشپزخونهست. من سمت راست میخوابم!
جیسونگ با اینکه چشمهاش خیس بود، ولی خندید و سمت اتاق مینهو رفت.
مینهو نگاهی به پتوی توی دستش انداخت و ابروهاش رو بالا انداخت. حتما عقلش رو از دست داده که اجازه داد بیاد توی اتاقش، ولی اگه اجازه نمیداد ممکن بود توی دل شب هر بلایی سرش بیاد.
YOU ARE READING
𝑻𝒉𝒊𝒔 𝑴𝒂𝒏 𝑫𝒊𝒆𝒔 𝑻𝒐𝒏𝒊𝒈𝒉𝒕
Fanfictionحقیقت یا وظیفه؟ عشق یا نفرت؟ خانواده یا... خانواده؟ Name: This Man Dies Tonight Couple: Chanbin, Hyunlix, Minsung Genre: Action, Adventure Telegram Channel: @straykidsbl Org Author: @ZiamsNation