مینهو صورت جیسونگ رو توی دستهاش گرفت.
_واقعا؟! دوستم داری؟ داری مسخرم میکنی لعنتی؟
_اوم... بذار فکر کنم. دستپختت که خوبه، قدتم نسبتا بلنده. اوم... یکم کمتر فحش بدی قشنگ میشی مرد زندگیم.
_از الان دوست پسر منی، فهمیدی؟ دوست پسر خودمی. اگه نباشی، خفت میکنم.
_بهت گفته بودم قدت بلنده خون به مغزت نمیرسه؟ خنگه الان باید من رو ببوسی و ازم تعریف کنی، نه اینکه تهدیدم کنی.
مینهو لبهای جیسونگ رو بوسید و لبخند زد. یه حس ناب، یه چیز خاص، اون محشر بود.
.
.
.
مارتین شیشهی آبجو رو سر کشید و روی مبل لم داد. فرانک کنارش نشست._چی شده مارتین؟ داغونی!
پوزخند تلخی زد و جوابش رو داد.
_داغون نباشم؟! ارزش من چی بود؟ حرفهام در برابر اون مرتیکه اصلا مهم نبود؟! آلفا به حرفش گوش میده چون شبا براش لخت میشه... هه!
_هنوزم مطمئنی اون پلیسه؟
_صورت لعنتیش، همون بود. به چشمهاش دقت کن... مگه چند نفر چنین چشم هایی دارن؟! گرگ همه چیز منه، خانوادمه. نمیذارم یه پلیس اون رو ازم بگیره.
_حرف تو برای خیلی از اعضا مهمتر از جون اون بچه خوشگله. اگه نمیتونی ثابت کنی پلیسه، میتونیم خلاصش کنیم.
_اصلا به نگاههای آلفا توجه کردی؟ اون لعنتی رو میپرسته، عشق احمقانهاش کورش کرده. اگه بکشیمش ما رو تیکه تیکه میکنه.
_نمیذاریم بفهمه.
_چه جوری؟ یه راه بگو که متوجه نشه.
_پس چی کار میکنی؟
_کای... اون بهترین راه حله. میتونه گذشتهی اون رو در بیاره.
_کای؟! به چان اعتماد داره.
_ندارم.
صدای کای از پشت سر مارتین اومد. با قدمهای آروم کنارشون اومد و روی مبل نشست. وسط تاریکی اتاق، یه شیشه آبجو برداشت و به حرفش ادامه داد.
_چان پسر خوبیه، ولی غیر قابل اعتماده. اول بهش اعتماد کردم ولی الان نه! به تو اعتماد دارم مارتین. آلفا ازم خواسته بود در مورد چان و جیسونگ تحقیق کنم و پوشههاشون رو کامل کنم، ولی نتونستم. هیچی هیچی از گذشته اون دو نفر نفهمیدم. از جیسونگ فقط دبیرستانی که میرفته و همون گاراژی که توش پیداش کردیم رو میدونم و از چان... هیچی!
مارتین دستی به موهاش کشید.
فرانک: چی کار کنیم الان؟ اصلا اون پسره جیسونگ هم پلیسه یا نه؟
کای: من نگفتم چان پلیسه، گفتم چیزی ازش نمیدونم و جیسونگ، مطمئنم پلیس نیست. واکنشهای ضعیفی داره و شک دارم بتونه اسلحه دست بگیره.
YOU ARE READING
𝑻𝒉𝒊𝒔 𝑴𝒂𝒏 𝑫𝒊𝒆𝒔 𝑻𝒐𝒏𝒊𝒈𝒉𝒕
Fanfictionحقیقت یا وظیفه؟ عشق یا نفرت؟ خانواده یا... خانواده؟ Name: This Man Dies Tonight Couple: Chanbin, Hyunlix, Minsung Genre: Action, Adventure Telegram Channel: @straykidsbl Org Author: @ZiamsNation