احساس چان تغییر کرد. یه نفر نگرانش شده بود و حالا بغلش کرده. این فوقالعاده بود.
اینکه کسی بهت اهمیت بده فوقالعادست...!چانگبین، چان رو از بین بازوهاش بیرون کشید. به صورتش نگاه کرد و پیشونیش رو بوسید.
از کاری که چانگبین کرد متعجب شد، ولی نمیتونست حس لذتش رو انکار کنه._حالت خوبه؟ معذرت میخوام پسر، ما مشغول روباه پیر شدیم و تو رو فراموش کردیم.
_من خوبم. صدای شلیک رو که میشنوی! اینجا پر از پلیسه، نمیخوام دستگیر بشم.
_باید از بخش پشتی بریم بیرون.
همون لحظه صدای بلند مینهو به گوش چان رسید.
مینهو: اوه تو سالمی؟ بیا اینجا پسر.
مینهو, چان رو محکم بغل کرد و ناخودآگاه اخم بین ابروهای چانگبین نشست.
چان : چرا اینجا همه بغل میکنن؟ حالم به هم خورد منو ول کنننن.
مینهو خندید. چان رو رها کرد، دستشو روی سر چان کشید و موهاش رو بهم ریخت.چانگبین دست چان رو گرفت و سمت خودش کشید.
_باید بریم، بقیه کجان؟
مینهو به پشت سر چانگبین اشاره کرد.
جانگکوک و چند نفر دیگه به اونها رسیدن و همراه هم از ساختمون خارج شدن. چند لحظه بعد تمام تیم بیرون اومدن. چند نفر هم زخمی شده بودن.
سوار ماشینهاشون شدن و به خونه برگشتن.چان بهشون نگاه کرد. مثل یه خانوادهی واقعی بهم کمک میکردن و کسایی که صدمه دیده بودن رو به اتاق هوانگ هیونجین میبردن.
چان جلوی اتاق کار هیونجین ایستاد. دقیقا مثل یه بیمارستان مجهز بود. هیونجین با دقت خاصی زخمهای بچههای گروهش رو پانسمان میکرد و مثل مادرهای نگران توصیههای پزشکیش رو به خورد اونها میداد.
چان برگشت و به چانگبین نگاه کرد. دست پسر نوجوان گروه رو گرفته بود و باهاش حرف میزد و سعی میکرد آرومش کنه.
کای دستش رو رو شونهی چان گذاشت.کای : از صورتش معلومه خیلی ترسیده. اسمش کودیئه. امروز برای اولین بار یه نفر رو کشت.
چان شکه شد. یه نفر مرده؟ نکنه از مامورها و دوستهاش بوده باشه؟ ترس بدی وجودش رو گرفت. کای خیلی راحت به حرف زدنش ادامه داد.
_حتما ترسیده... امشب تنهاش نمیذاریم، همه باهم توی سالن اصلی میخوابیم تا نترسه و متوجه باشه ما همیشه کنارشیم.
حرفهای کای رنگ تازگی داشت. چان تا الان فقط دو نفر رو کشته و هر دو نفر، هنوز که هنوزه بعضی شبها به خوابش میان و دنیای شیرین خوابش رو تبدیل به جهنم یخ زدهی کابوس میکنن.
YOU ARE READING
𝑻𝒉𝒊𝒔 𝑴𝒂𝒏 𝑫𝒊𝒆𝒔 𝑻𝒐𝒏𝒊𝒈𝒉𝒕
Fanfictionحقیقت یا وظیفه؟ عشق یا نفرت؟ خانواده یا... خانواده؟ Name: This Man Dies Tonight Couple: Chanbin, Hyunlix, Minsung Genre: Action, Adventure Telegram Channel: @straykidsbl Org Author: @ZiamsNation