"انبار خالی نبود"
جی چانگ در حالی که یکی از اسلحه هاش رو دوباره پر می کرد شروع به توضیح دادن کرد.
"وقتی متوجه این موضوع شدیم که چندتا پتو و تخت تو انباری در پشت فروشگاه پیدا کردیم.بعدش از طریق مگافون فروشگاه بهمون هشدار دادن که وارد قلمروشون شدیم،و زمانی که انتظارشو نداشتیم در انبار دیگه ای باز شد و مرده های زیادی بیرون اومدن!"
"پس الان مارو فقط برای اینکه وارد فروشگاه شدیم دنبال می کنن؟"
هوسوک با تعجب پرسید، سرعت ون رو افزایش داد و شروع به پایین اومدن از چندین گذرگاه کرد تا کامیونی رو که درحال تعقیبشون بود گم کنه.
"هوسوک، باید بریم انباری ساختمونی که دیروز پیدا کردیم"
تهیونگ مداخله کرد و روی صندلی زانو زد و کوله ای پر از سلاح رو از صندوق عقب بیرون آورد و بین خودش و جونگکوک قرار داد.
چندین اسلحه رو بیرون آورد و به هوسوک و جی چانگ داد، ناگهان اسلحه کوچکتری برداشت و به جونگکوک نگاه کرد که کاملا عصبی بود و سعی میکرد شرایط پیش اومده رو درک کنه.
"تا حالا از اسلحه استفاده کردی؟"
مرد پرسید و پسر در حالی که به سرعت پلک میزد سرش رو به نشانه نفی تکون داد.
تهیونگ با دریافت پاسخ، کلافه زبونش رو به سقف دهانش کوبید.
"قرار بود کلاس های کار با اسلحه از فردا شروع بشه.من هیچی نمی دونم"
جونگکوک وقتی تهیونگ اسلحه رو به سمتش دراز کرد، با دستهای لرزون اون رو گرفت.
"ببین، سریع بهت نشون میدم که چطور باهاش کار کنی.این یه اسلحه نیمه اتوماتیکه"
تهیونگ عبوس پاسخ داد و سعی کرد تعادلش رو از حرکات و لایی کشیدن های سریع هوسوک حفظ کنه.
"این ایمنی اسلحه ست، فقط باید فشارش بدی"
به یک اهرم کوچک در کنار اسلحه اشاره کرد.
"و در نهایت ماشه رو بکش تا بتونی شلیک کنی"
"فکر نمی کنم بتونم کسیو بکشم"جونگکوک در حالی که با دقت به حرف های گوش سپرده بود زمزمه کرد."من نمیتونم این کارو انجام بدم، من یه دکترم، من زندگی ها رو نجات میدم، نه برعکسش!"
"من فقط یه بار اینو بهت میگم پس اینو تا آخر عمرت یادت باشه.تو این دنیای جدید یا تصمیم به کشتن میگیری یا کشته میشی.و باور کن مرده ها برای چای خوردن به سمتت نمیان"
کیم جدی لب زد، قبل از اینکه چندین گلوله به صندوق عقب برخورد کنه.
فریاد جونگکوک بیشتر از صدای شلیک گلوله به ون، همه حاضران رو در جای خودشون تکون داد.
أنت تقرأ
𝙯𝙤𝙣𝙩𝙖𝙣𝙤𝙨 ❘ 𝒗𝒌
رعبنام↲ زونتانوس خلاصه↲ شرکت «کایدرا» که در قاره آسیا به عنوان برترین صنعت داروسازی شناخته شده، سالها درحال توسعه پروژه ای بود که در اون انتظار میرفت انسان بتونه با بیماریهای کشنده ای مانند اچآی وی و سرطان مقابل کنه و ضد ویروس بشه. اما روزی درحال ت...