part 18

458 139 34
                                    

این سوک ادامه داد: ۵ سال استفاده از این قرص دی ان ای انسان رو به دی ان ای یه گرگینه تغییر میده

نتیجه ی این ازمایش پنج دسته از این گونه شد
سه دسته ی اصلیش
الفا ، بتا و امگا بود

الفا ها قوی تر و وحشی تر از بقیه گونه ها هستند

امگا ها رایحه شیرین و بدن ظریفی دارن و نسبت به همه ی گونه های دیگه ضعیف ترن و چه مرد و چه زنشون قابلیت باروری دارن

بتا ها پروژه ی شکست خورده ان که ازمایش روشون تاثیر کامل نداشت و فقط باهوش تر از انسان هان و کمی غرایز گرگ رو دارن

و دو دسته ی دیگه الفا های برتر و بتا های مغلوب بودند

الفا های برتر فقط از طریق دو والدین الفا بوجود میان و دو برابر یک الفا ی معمولی قدرت دارن رایحه ی ذونا میتونه همه ی گونه هارو از پا در بیاره

و در اخر بتا های مغلوب

در دنیای گرگ ها زیر دسته ترین نژاد بتاست بتا ها رایحه ی کمی دارن هیت و رات نمیشن ولی قابلیت باروری دارن
ولی بتا های گرگینه ها توانایی باروری نداشتن چه زن چه مرد

یکی از پروفسور های این پروژه ازمایشی رو روی بتا ها انجام داد که باعث جهشی دیگه روی اونها شد اونهایی که جهش روشون موفق بود قابلیت باروری پیدا کردن پس گونه ی بتا های مغلوب هم به گونه ها اضافه شد

حدود چهل سال پیش منو برادرم توسط پدرم به ازمایشگاع برده شدیم
پدرم با گفتن اینکه قراره اونجا ادمای بزرگ و مهمی بشیم مارو گول زده بود ما معصومانه با پای خودمون  قربانی اهداف سودجویانه ادم های خود خواهی بودیم که قدرت دستشون بود

۶ سال از زندگیمون وقتی روند ازمایش تموم شد و ما تبدیل شدیم با دوستای نزدیکم

به یونگی و هوسوک نگاهی انداخت و ادامه داد: که پدر و مادرای شما هم شامل میشن نقشه ی فرار کشیدیم
ازمایشگاه و نابود کردیم و همه ی گرگینه هارو فراری دادیم البته خیلی هامون کشته شدن بعد از پیدا کردن یه جزیره مخفی اونجا ساکن شدیم
برای پیدا نشدن جزیره و سر پوشونی رو فرارمون ما به مقامات مهم کشور نفوز کردیم

از روی صندلیش بلند شد و بدون توجه به چشمای متعجب بقیه قوطیه قرصی رو از جیبش در اورد

این سوک: خیلی از ماها نمیخواستیم بچه هامون هم مثل ما باشن پس یه سرکوب کننده ساختیم تا ازشون محافظت کنیم وقتی جنسیت های ثانویه تون مشخص شد ما بهتون این قرص رو دادیم تا گرگتون سرکوب شه و انسان بمونید
حالا که دیگه انقدری بزرگ شدید که بخاطر قدرت اینده تون رو خراب نکنید بهتون حق انتخاب میدیم

فردا به جزیره میریم شب خوبی داشته باشید
با پایان حرفش از سالن خارج شد

هر کس به گوشه ای خیره بود این حجم از اطلاعات براشون زیادی بود

 Love HateWhere stories live. Discover now