part 10(دلم میخواد جای تو باشم)

268 78 11
                                    

✍️. pov

سهون بعد از دیدار کوتاهش با چهره ای که قشنگ مشخص بود گرفته ست سر کلاس برگشت خواست سمت چان بره که تایم کلاسشون تموم شد و استاد بیرون رفت ... پس چان بلند شد و سمتش رفت ...


_چیشد ؟ لو چه طوره ؟ برای چی خون ریزی داشت ؟ دعوا کرده بود ؟ تو چرا انقدر تو خودتی ؟باز دردسر ساخته یا چیزی بهت گفته که عصبی شی؟


+ هیوونگ ... چن دقیقه ... سرم داره میترکه .... چرا مثه مامانای غر غرو شدی ؟ نه چیزی نیست فک کنم هنوز تهت تاثیر فرمون های اون پسره بوده بخاطر همین بینیش خون اومده ... خودم وایسادم تا خونش بند بیاد بعد ... بعد اومدم ...


چان دستاشو مشت کرده بود و سعی میکرد بخاطر لو خیلی عصبی نباشه ... که دستی رو شونش نشست ... فکر کرد باز اون پسره تهیونگ یا برادراشن ... برگشت و خودش رو اماده کرده که مشت بخاطر حال لوهان بیاره تو صورتش بلکه دلش خنک شه ...


= هی هی .... چه خبرته .... واقعا دلت میاد دست رو من بلند کنی هیونگ ... یه مدت پیشت نبودم ببین چقد سنگ دل شدی ....

بر خلاف چیزی که فکر میکرد پسرعمه ش بود ... بازم داشت خودش رو براش لوس میکرد ... البته انگار خاصیت همه دور و بری هاش همین بود تا بهش می رسیدن می رفتن تو لوس ترین قالب خودشون ... و جونگ کوک هم از این قاعده مستثنی نبود ....


_هی خرگوش کوچولو .... کجا بودی ؟ ... چرا تو این مدت نیومدی پیشم ....

اغوشش رو براش باز کرد و کوک هم با کمال میل اون اغوش مجانی رئیس رو پذیرفت .... چان همینطور که کوک توی بغلش بود با جیهوپ هیونگش دست داد ....


راستش تنها برای چان هیونگش و جیهوپ هیونگش می تونست باز مثه بچه ها باشه ... البته این که اونا از بچگی لوسش میکردن هم بی تاثیر نیست ...


بعد از مدتی فیض بردن از بغل مجانیش ... با اعتراض خودش رو از اون اغوش بیرون کشید ....

= عه .... هیوونگ ... من که بچه نیستم ... بعدم این که نیومدم بخاطر این بود که گیر کاری بودم که بهم داده بودی .... جای تشکرته ...؟


÷ایگوووووو .... ایگوووووو ... جونگ کوک بقیه رو نمیدونم ولی تا پیش مایی داد و بیدادتم شبیه عصبانیت یه خرگوش کوچولوی ریزه میزس که داره برای شکارچیش خط و نشون میکشه .... اینقد نمک نباش نمیتونیم خودمون کنترل کنیم بچه ...

بعد همزمان چانیول و جیهوپ با هم زدن زیر خنده ... و سهونی که کم کم احساس اضافی بودن نسبت به جمعشون داشت ....

🐾Don't Blame Me 🐾Where stories live. Discover now