سئول
در خونه رو باز کرد و چمدون بزرگ و سنگینش رو داخل کشید و گوشه ی خونه گذاشت، هرسال همینطور بور سبک میرفت و سنگین برمیگشت، هدیه های کریسمس سیلویا و ژاک حسابی بارش رو سنگین کرده بود، امسال خبری از آغوش خداحافظی جوآن نبود چه برسه به هدیه و پدرش موقع خداحافظی آروم توی گوشش زمزمه کرده بود که هدیه امسالش رو توی سئول بهش میده.
__________ ***** _________
لباس هاش رو درآورد و توی سبد انداخت
پیغام گیر رو روشن کرد... خب وقتی پیش پدرش بود و با هوسوک هم تلفنی در ارتباط بود، کسی باقی نمیموند که براش پیام بذاره. به حمام رفت و تن خستش رو بعد از سفر طولانیش زیر دوش آب گرم رها کرد. ناخودآگاه لبخندی زد و توی دلش از این رفتار بچه گانه کمی شرمنده شد، فکر کردن به تهیونگ براش جدید بود و این هیجان جدیدی وارد زندگیش کرده بود.
از حمام خارج شد و موبایلش رو برداشت با حوله روی سکوی جلوی پنجره اتاق نشست.جیمین :الو؟ هیونگ سلام
جین :اوه سلام جیمینا، کجایی؟ کی میرسی سئول، نامجون هم سلام میکنه
جیمین :سلام منم رو هم به نامجون هیونگ برسون
من سئولم یکی دو ساعت هست ک رسیدمجین :فکرمیکردم قراره پس فردا برگردی اون
جی بوتیه قلمبه ات طاقت یه جا موندن نداره ها؟
به هر حال بار رو هوسوک و کای تا فردا میگردونن شیفت کاریت از پس فردا هستجیمین : اره باشه خوبه میخوام یکم وقت بگذرونم توی شهر، شماسئول هستید؟
جین: نه جیم ما ججو هستیم، نامجون و من
با چند تا از دوستامون با هم اومدیمجیمین :بهتره خیلی خوش بگذرونی تا پوست قشنگتو سرحال تر کنی.
صدای خش خشی از پشت خط اومد که نشون میداد جین داره جابه جا میشه
با صدایی آروم تر ادامه دادجین:خدایا نمیدونم باید چیکار کنم ولی فک میکنم نامجون این سفر رو ترتیب داده تا بالاخره بهم اعتراف کنه جیم یکم دلشوره دارم
جیمین : جین این خیلی خوبه، تو هم که به نامجونا بی علاقه نیستی، اون خیلی به تو توجه میکنه و خب کسی نیست که نگاهش رو روی تو ندیده باشه
جین: نمیدونم اخه یه لحظه خوب و مهربونه و چند دقیقه بعد مضطرب و سرد
جیمین : پس بهتره تو سر صحبت رو باز کنی و شروع کنی
جین: اووم اره همين کار رو میکنم. بعد از اینکه برگشتم باید یه دور همی بگیریم یا به یه مهمونی بریم، نامجون داره یه قرارداد جدید با یه اسپانسر ژاپنی میبنده و اون طرف قراره یه مهمونی خفن راه بندازه یکی از دوستای نامجون اینجاست تا ترتیب قرارداد رو بده و من مایلم به هم معرفیتون کنم،اون واقعا خوش برخورد و گرم به نظر میرسه، و خیلی هم مثل تو خوش صحبته.میخوام ازش بخوام دی جی جدید کلاب باشه خیلی کارش توی موزیک و میکس عالیه
YOU ARE READING
anajo 안아줘 (آ.ناجو)
Fanfiction안아줘 از کُرهای به فارسی مرا در آغوش بگیر کاپل اصلی _کوکمین ژانر: drama _romantic_a little comedy _smut__slice of life_ angst _________ * * * * * __________ اگر به خاطر نقصات و یا گذشته ای که حتی خودت توش مقصر نبودی، فکر کنی من نمیخوامت ، مسخرست.من...