anajo 안아줘 (آ.ناجو)

پارت34_ به خاطر ژاک

موسیقی آروم از اسپیکر رومیزی پخش میشد، یه صدای زنونه و دلنشین که نوای فرانسوی زیبایی رو زمزمه میکرد. مهمونی تقریبا شلوغی که هیونگش، جیم براش ترتیب داده بود، موسیقی به سلیقه ژاک، شامپاین و شراب، اونم به سلیقه ژاک بود؟
لبخندی روی لب های ژاک نشست که توجه جین رو جلب کرد.

جین :اوه ژاک ،اینجاش باید قهقهه میزدی، نه لبخند، فک کردی نمیفهمم حواست یه جای دیگه بود؟ هیچ وقت توی تمام زندگیم، اینجوری به جکام بی‌توجهی نشده بود.

لبهاش رو ورچید و ضربه ای به بازوی ژاک زد

ژاک : هیونگ... هیونگ.. نه نه، من حواسم با تو بود، نفهمیدم چی گفتی چون صورت خوشکلت حواسمو کلا پرت کرد

جین نیشخندی زد

جین :راست میگی؟

ژاک :البته، اصلا، به جز تو، کی میتونه توجه همه رو توی این مهمونی به خودش جلب کنه؟

ژاک دستش رو به سمت یقه ی باز مونده ی جین برد و دکمه ی سوم و دومش رو بست

ژاک: نباید یقه لباستو با....

نامجون : میشه بپرسم دستت توی یقه ی دوست پسر من چی میخواد آقای جوان؟

ژاک و جین سریع به نامجون که قدم به قدم بهشون نزدیک میشد نگاه کردن، جین لبخند کشیده ای تحویل دوست پسرش داد و به سمتش رفت و دست ژاک روی هوا خشک موند

جین: حواستو جمع کن نامی، ژاک داره توجهمو جلب میکنه عزیزم

بوسه ای روی گونه ی نامجون گذاشت و چند ضربه ملایم به سینه اش زد و از کنارش رد شد

نامجون پوزخندی زد و سرش رو برگردوند و به باسن جین که ازش دور میشد نگاه مرد و سری تکون داد..

ژاک : تو واقعا خوش شانسی نامجون هیونگ، جین چجوری راضی شده باهات بگذرونه؟

نامجون : خب اونم واقعاً خوش شانسه که منو داره، ببینم تو از کی انقدر گی شدی ؟

ژاک خندید

ژاک : آه، آسیایی ها، اونا آدمو تبدیل به هرچیزی که تاحالا بهش فکر نکردی هم میکنن، مخصوصاً کره ای ها

نامجون ابروهاشو بالا انداخت و یه ضربه نسبتاً آروم به پشت سر ژاک زد

نامجون :تو خودتم کره ای هستی احمق

ژاک : آخ هیونگ، خودتم میدونی من فقط یه تَه چهره از کره ای بودن دارم، منظورم اینه که به اون نگاه کن

نامجون به سمتی که ژاک اشاره میکرد نگاه کرد

تهیونگ در آغوش هوسوک فرو رفته بود چون ظاهراً به نظر میومد، هوسوک می‌ترسه هر لحظه دوست پسرش فرار کنه، پس اونو جلوی بدنش قرار  داده بود و بازوهاش رو دورش گرفته بود و مشغول لذت بردن از همصحبتی با دختر و پسری که همراه جونگکوک و تهیونگ اومده بودن، بود.