╰─────. ゚・🦌
#fanfic
#germoglio_Damore➜#hannibal
⿻ انگشتام روی گودی کمرش کشیدم و به نرمی لمسشون کردم ، کوتاه زیر دستم لرزید و بهم خیره شده بود . نگاهم رو بین تیله های ابیش حرکت دادم اروم انگشتام بالا اوردم و ماسک رو از جلوی چشماش برداشتم و کنارمون رهاش کردم . بهش خیره شده بودم و نمیتونستم دست از نگاه کردن بهش بکشم . انگشتام روی مژه هاش کشیدم و بعد روی تیغه بینیش ، گونه هاش رو لمس کردم و انگشتام رو به لباش رسوندم و روش مکث کردم. با هر لمسم نفس لرزون و ارومی میکشید و پلکاش رو بسته بود . اروم دستامو دور صورتش قفل کردم و سرم رو کج کردم و بی قرار لبام رو روی لباش گذاشتم. لبامو روی لباش کشیدم نفس گرمش توی صورتم خورد و خودش رو جلو تر کشید. لبام روی لباش نگه دارم و اروم بوسه های نرمی روش زدم ، همراهیم میکرد و اون لبای شیرینشو بهم هدیه میکرد. اروم انگشتام سر دادم و روی گودی کمرش کشیدم و به خودم چسبونمش . لب هاشو از هم باز کرد و هوم کشداری کشید نیشخندی زدم و لبامو دور لباش حلقه کردم و میک های ارومی میزدم بین دستام شل شده بود و گرما داشت کل وجودشو میگرفت
زبونمو روی لباش کشیدم و میک های خیسی رو شروع کردم و لبای نرم و شیرینشو بین لبام حرکت میدادم و میک میزدم . زبونش داخل دهنم اوردم و پلکاشو کوتاه باز و بسته کرد . زبونشو داخل دهنم میمکیدم و نفسای سنگینی کشیدم، قفسه سینه اش بالا پایین میشد و داشت کم کم به سختی نفس میکشید اما نمیتونست مثل من، لب هاشو عقب بکشه
لباشو بین دندونام گرفتم و کشدار بوسیدمشون و رهاش کردم نگاهی به رد بوسه ای که بین لبامون بود کردم. اروم کنار گونشو نوازش کردم که پلکاشو باز کرد و نفس میزد تا هوایی توی ریه هاش ببره.
کف دستای ظریفشو روی قفسه سینه ام کشید و با گرمای وصف ناپذیری نگاهم میکرد اروم دستاشو گرفتم بالا اوردم مقابل لبم و انگشتام روش کشیدم و بوسه نرمی روی اون انگشتای زیبا زدم . دستمو روی دکمه های کتش کشیدم و مشغول باز کردنشون شدم و به خجالتی که روی گونه هاس نقش میبست خیره شدم و نیشخندی زدم .
اروم بعد از کتش جلیقه و ربان دور گردنشو باز کردم و دراوردم . دستمو دوباره دور کمر ظریفش حلقه کردم بهش توی پیرهن سفید گشادش خیره شدم و سرم رو بین گردنش بردم. سرش رو برام کج کرد پلکاشو روی هم گذاشت و بعد از برخورد لبام به پشت گوشش هومی کشید و زیر دستم لرزید. لبامو پشت گوشش کشیدم و نرم نرم بوسه های ریزی زدم و لبام روی پوست سفید و نرمش پایین تر کشیدم تا کامل لمسشون کنم و هرزگاهی پوست گردنشو داخل دهنم میکشیدم و میک میزدم باعث میشد صداهای خفه ای از بین گردنش بیرون بیاد . توی دستام ازادنع وول میخورد و از لذت حرکاتم قوسی به بدنش میداد.
لبام روی نبض گردنش رسوندم و روش با زبونم فشاری دادم هومی کشید و فهمیدم به یکی از نقطه های حساس بدنش نزدیک شدم . روی نبضشو گرم میک میزدم و اون انگشتاشو پشت گردنم رسوند و با اولین لمسش روی گردنم جریان گرما رو توی وجودم پخش کرد.
گازی از گردن سفیدش گرفتم و پوستشو میک میزدم و لبامو بیشتر روی گردنش فشار دادم
لبامو کمی عقب بردم و نفس لرزونی کشیدم و اروم دستمو روی پهلوش کشیدم و روی بدنش انگشتام حرک دادم ، کمی جمع شد و پلکای نیمه بازشو بهم دوخت. زیباییش فرای تصوراتم روی کاغذ بود
انگشتام روی پایین لباسش سر دادم اروم زیرش بردم و دستمو روی بدن سفید و نرمش کشیدم و انگشتام روش تا بالا حرکت دادم. لرزید و چنگی نرم به بازوم زد و سرش رو بین گردنم قایم کرد ، لبخندی زدم از واکنشای بامزه و حساسش.
همزمان با حرکت دستم پیرهنش بالا میومد اروم عقب رفتم و از تنش دراوردم و بهش سنگین خیره شدم زبونمو روی لبم کشیدم و به صدای ضربان قلبم که محکم به قفسه ام میکوبید گوش میکردم جمع شد و لبشو روی لبش فشار داد جلو رفتم و اروم کنار گوشش زمزمه کردم و همزمان دستمم رو باسنش سر دادم. لرزید و جلو تر اومد*
_ از یچیزی راجبت متنفرم ویل
اخمی کرد و سرش رو با نگاهی که خمار بود و برق میزد ، بهم دوخت*
× چی...؟
_ از اینکه توی تنت لباس میبینم
لاله گوشش بین لبام کشیدم و مشغول میک زدن شدم و همزمان کف دستمو روی باسنش کشیدم هوم بلندی گفت و دستشو پشت کفتم برد و اروم دست دیگه اش روی دکمه های کتم کشید و بازش میکرد *
× این وجه اشتراک خوبیه...آه..
نیشخندی زدم اروم گازی از لاله گوشش گرفتم و روی تخت نشوندمش روی یه زانو نشستم دستمو روی لبه شلوارش گذاشتم و اروم پایین کشیدمش ، لبشو گزید و از خجالت اخمی کرد و با بالا اورد باسنش کمکم کرد تا شلوارش و لباساش کامل دربیارم .
روی تخت عقب رفت و کامل روش دراز کشید. موهای فرش مثل هاله ای دور سرش پخش شدن و بدن سفیدش خود نمایی میکرد . باعث میشد بدنم بیشتر از قبل گر بگیره و برای به فاک دادن اون بدن کوچیک زیرم بی قرار بشم اروم کتمو و بعد تک تک لباسام دراوردم و بهش خیره شدم . گونه اش رو روی بالشت مکشید و با نگاه خاصی بدنمو زیر نظر گرفته بود نیشخمدی زدم و اروم روش اومدم دستامو دو طرف سرش روی تخت گذاشتم و اروم سرم رو بین گردنش بردم و قسمتی از گردنش که از دست لبام فرار کرده بودن رو غرق بوسه کردم. لبام روی نبضش کشیدم و پوستشو داخل دهنم بردم و محکم میک زدم .
ناله های ارومی از گلوش بیرون میومد و بدن سفیدشو زیر حرکت میداد ، هیسی کشیدم از بی قراری
نمیخواستم لمس جای از بدنش از زیر لبام در بره.
لبامو دور سیب گلوش حلقه کردم زبونم روش میکشیدم و میک میزدم انگشتای کشیده شو بین موهام برد و حرکتشون میداد . اروم دستمو روی پهلو هاش کشیدم و سر انگشتام روی شکم ظریفش حرکت میدادم .
حصار لبام رو از دور سیب گلوش شل تر کردم و ازوم زبونمو روی کل مسیر بوسه هام کشیدم و مارکای محکمی اینبار بجا میزاشتم که بعد از هرکدوم وول میخورد و ناله میکرد
انگشتام روی بدن لرزونش کشیدم و نفسی روی گردن خیسش زدم. سرم رو کمی بالا اوردم و بهش خیره شدم ، با لبای از هم باز نفس میشد و مژه های مشکیش رو روی هم گذاشته بود.
اروم سر انگشتام روی نیپلای صورتیش کشیدم که ناله ای بالاخره از بین لباش بیرون اومد و حساسیتش رو به رخم کشید. نیشخندی زدم و سرمو کوتاه پایین اوردم انگشتم روی نیپلش دایره وار حرکت میدادم و اینبار لبام رو روی نیپل دیگه اش کشیدم*
× آه...هنیبال
_چه حسی داره؟
لبام دور نیپل صورتی خوردنیش حلقه کردم و زبونمو اینبار روش کشیدم دایره وار.
× حس....حس...
نفس میزد و قوسی به بدنش زیرم میداد و باعث میشد هرزگاهی دیکش روی دیکم کشیده بشه و گرمای پایین تنه ام رو دو برابر بکنه. غریدم و خیس و با ولع نیپلشو میک میزدم و همزمان با نیپل دیگه اش بازی میکردم و بین انگشتام حرکتش میدادم.
بی قرار وول میخورد و با سفت شدن دندونام دور نیپلش هقی زد و فهمید باید جواب سوالمو بده*
× حس...خیلی خوبی..داره آه
نیشخندی زدم و میک زدن نیپلشو ادامه دادم تا وقتی که نبض زدنشو بین لبام حس کردم
گاز محکمی ازش گرفتم جوری که ردش دورش بمونه و با ناله تیز ویل مواجه شدم . بدنش گرم گرم بود و نگاهش خمار تر از قبل. اون لیتل بوی حساس با بدن سفیدش و چشمای خمارش و هاله موهاش دور سرش داشت دیوونع ام میکرد اما برای دیوونه شدن اون زمان کافی داشتم.
اروم لبم رو برای بار اخر روی نیپل سرخ و خیسش کشیدم و نیشخندی زدم*
_ این حساسیتت رو دوست دارم
اخمی کرد و انگشتاشو بین موهام محکم تر کرد. اروم پایین تر رفتم و لبام رو روی شکم نرمش کشیدم و لرزشش رو زیر لبام حس میکردم. اروم پاهاشو از هم باز کردم و انگشتام زیر رونش کشیدم بی قرار پاهاشو روی تخت میکشید و وقتی حرکتشون رو با گرفتن پاهاش محدود کردم نقی زد . اروم لبامو روی وی لاین شکمش کشیدم و خیس زبونمو روی خطش حرکت دادم
انگشتام روی رونش کشیدم و همزمان نقطه نقطه پاهاشو لمس کردم انگشتام از روی مچش حرکت دادم تا روی رون پاش کشیدم بالا تر آوردم . لبمو کمی پایین کشیدم و به ناله های ریز و کشدارش گوش میدادم ، انگشتام دور دیکش بردم و از سایزش نیشخندی زدم
سرمو کج کردم و زبونمو پایین دیکش کشیدم و تا بالا اوردمش
ناله بلندی کرد و چنگی به ملافه زد، تک تک حرکاتش از زیر چشمم دور نمیموند. اروم لبامو دور سر دیکش حلقه کردم و میکی زدم و انگشتای دیگمو روی شکمم گذاشتم تا لرزشاشو حس کنم .دیکش توی ذهنم نبض میزد و به راحتی داخل دهنم حرکتش میدادم . زبونمو دورش حلقه کردم و همزمان که زبونمو روی دیکش میکشیدم انگشتام دور بالزاش بردم و اروم توی دستم گرفتم. از لذت چشماش برگشته بود بی وقفه با گرما از بین لباش ناله میکرد *
× اه....هنیبال....ویت...
اروم نگاهم بالا اوردم بهش که توی تخت وول میخورد و بی قرار گونه اش رو روی بالشت میکشید خیره شدم
دیکش کاملا هارد شده بود میتونستم پریکامشو توی دهم حس کنم ، زبونمو روی سر دیکش کشیدم و تا نیمه داخل دهنم بردم و همزمان که زبونم روی طول دیکش بود سرم رو بالا اوردم و هومی کشیدم. انگشتام روی بالزاش کشیدم و یه انگشتم رو اروم پایین سر دادم و روی سوراخ باسنش کشیدم. پیچی به بدنش از لذت داد و کف پاهاشو روی تخت میکشید*
× من....نمیتونم...هنیبال
اروم سرم رو عقب بردم و زبونم روی سر دیکش خیس کشیدم و نگاهش کردم اروم بلند شدن و پاهاشو از ام باز کردم بهش خیره شدم نیشخندی زدم که از خجالت و بیوقراری اخمی کرد و قوسی به کمرش داد*
_ خیلی حساسی ویل باید بتونی برای ددی کنترلش کنی هوم؟
اروم انگشتام روی سر دیکش و پریکامش کشیدم و محکم توی دستم گرفتم ، از درد زیر دلش بخاطر هارد شدن دیکش زیر لب غرید و نفس نفسای گرم و منقطعی میکشید.
انگشت خیسمو پایین بردم و روی سوراخش اروم دایره وار کشیدم همینجوری که با نگه داشتن دیکش محکم توی دستم کمکش میکردم تا کام نشه ، یه انگشتم روی سوراخش فشار دادم و اروم واردش کردم.
سرش رو عقب برد و ناله لرزونی کرد و لب پایینشو به دندون گرفت . حرکاتش ناله ها بدن زیباش که بخاطر لبام کبود بود اینقدر خودنمایی میکردن که نمیتونستم خودم رو نگه دارم تا برای به فاک دادنش خشن نباشم.
وقتی به انگشتم عادت کرد ، انگشت دومم رو واردش کردم و به ناله های ریز و از روی درد_ لذتش گوش میدادم*
× آه...هنیبال...امم این...خیلی...
اروم دوتا انگشتام داخل سوراخ صورتی و تنگش عقب جلو حرکت دادم و موجی از لذت توی بدنش شکل گرفت . لباش از هم باز موند و از بینشون نفس میکشید و دیکش هارد تر میشد .
اروم سر انگشت شستمو روی سر دیکش کشیدم و فشاری دادم و اینبار حواسشو به خودم جلب کردم.
پلکای خیسشو از هم باز کرد و بهم خیره شد اروم انگشتام روی دیکش کشیدم و بعد رهاش کردم
ملتمسانع بهم خیره شده بود با لبای صورتی_قرمزش
نفس میکشید *
× هنیباال..
_ یس بیبی بوی
انگشتام عمیق تر داخلش حرکت دادم و اینبار حرکت قیچی وار انگشتام داخلش شروع کردم کف پاهاشو بهم میکشید و هرزگاهی مانع میشدم تا زانوهاشو بهم نزدیک نکنه.به قوس اون گمر باریک و زیباش خیره میشدم*
× پلیز...ای وانت ....یو
نفس میزد و کل بدنش و بدنم گر گرفته بود . گونه هاش و گوشاش سرخ شده بود و انگشتاش روی شکمش گذاشتع بود. از زیباییش چینی یه بینیم دادم و انگشتام داخلش چندبار عقب جلو کردم و بیرون آوردم
از خالی شدن سوراخش ناله ای کرد و بیحال بهم خیره شد ، روی بدنش برگشتم و با بدنم بیشتر گرمش کردم . دستاشو دور گردنم قفل کرد درحالی که یه دستم کنار صورتش بود ، دست دیگم رو روی باسنش گذاشتم و نیشخندی زدم با حرکت کمرش جا خوردم وناله ای توی صورتش کردم . قوسی به کمرش داد کع باعث شد دیکش روی دیکم کشیده بشه ، اینقدر بهش فرصت داده بودم تا شیطنت کنه لبامو روی لباش کوبیدم میکی زدم و دستمو پایین بردم و شلوارم رو کامل دراوردم و با پایین پام کامل درش دراوردم . دیکمو بین باسنش کشیدم که لرزید ناله بلندی کرد و سرش رو بین گردنم برد ،لبای صورتیشو روی گردنم کشید و مشغول مکیدنش شد.
از حسش چشمام بستم و نفس گرمی کشیدم و زیر لب غریدم . حس اونلبای شیرین روی بدنم بهترین حسی بود که تاحالا توی زندگیم داشتم .
دیکمو روی سوراخش فشار دادم و اروم پاهاشو دورم حلقه کرد همزمان حلقه دستاشم دور گردنم محکم تر شد.
بهم چسبیده بود و وحشی ترم میکرد که اون بدنش رو روی بدنم میکشید.
دیکمو با فشار ارومی روی سوراخش قرار دادم و فشار کمرم رو بیشتر کردم و سرش رو واردش کردم.
سرش رو عقب برد و گردن کبودش نمایان شد ، از شاهکارام روی گردنش لبخند رضایتی زدم و نفس های سخت و بی قراری کشیدم . لبام دور سیب گلوش حلقه کردم و میک زدم، دیکمو بیشتر داخلش کردم و از تنگی سوراخش ناله بلندی کردم و اخمی روی صورتم نشست*
× آه...هنیبال....این...خیلی بزرگه..
اروم سرم رو عقب اوررم و بوسه ای روی گونه و چشمای خیسش زدم*
_ عادت میکنی بیبی بوی
اروم کمرمو داخلش حرکت دادم وقتی با تکون دادن سرش بهم نشون داد به اندازه اش عادت کرده .
دیکنو داخلش حرکت میدادم و از تنگیش هرزگاهی هیسی میکشیدم و لبام رو روی لباش میکشیدم و میبوسیدم .
نفسش رو از لذت حبس کرد و چشماش برگشتن .
دیکمو تا ته داخلش بردم و حرکتای کمرم رو شروع کردم.
پاهاش پشت کمرم کشیده میشد و ناله های زیباش توی گردنم برخورد میکرد. با هر حرکت و ضربه ام داخلش بدنش تکون میخورد و موهای فرش روی بالشت کشیده میشد.
ضربه های گمرم رو داخلش محکم تر کردم و رونم رو روی باسنش چسبوندم و کامل برای چند لحظه دیکمو داخلش کامل نگه داشتم حالا که تونستم با حرکتم پروستاتشو پیدا کنم.نیشخندی زدم و دیکمو عقب بردم و همزمان انگشتام دور دیکش که روی زیر شکمم کشیده میشد بردم . انگشتام دورش حلقه کردم با حرکت کمرم انگشتام حرکت دادم.
داخلش محکم دیکمو میکوبیدم و روی پروستاتش ضربه میزدم*
× آه...آههه هنیبال....ای کنت.....خیلی...بزرگه..
اروم لباشو بوسیدم و میکی زدم تا دردشو براش قابل تحمل تر کنم و ناله هاشو نزدیکتر درست توی گلوم داشته باشم.
روی پروستاتش کوبیدم و انگشتام روی دیکش بالا پایینحرکت دادم ، سرش عقب برگشت و ناله بلندی کرد و وقتی چشماش برگشتن شدید لرزید و کام شد.
زیر لب هیسی کشیدم و پلکام روی هم فشار دادم داخلش جندبار دیگه ام کوبیدم و به ناله های بیحالس گوش دادم و اینبار داخلش کامشدم و لرزیدم
نفس گرمی کشیدم و سعی کردم وزنمو روی بدن ظریفش نندازم . خم شدم چشمای خیسشو بوسیدم و اروم دیکمو بیرون کشیدم لبشو گزید و گونه اش روی تخت حرکت داد ، کنارش دراز کشیدم و اروم بهش با بیحالی خیره شدم صورتش رو سمتم برگردوند ، انگشتام پشت گونه زیباش کشیدم و اروم نوازشش کردم ، لبخندی زد و ارون به پهلو چرخید و خودشو توی بغلم جا داد ، دستامو دور کمرش و کتفش حلقه کردم و جلو کشیدمش و توی حصار بغلم زندانیش کردم ، لباشو روی قفسه سینه ام کشید اروم بوسه ای روش زد. نفس گرمی کشیدم و اروم موهاشو به ملایمت نوازش کردم و پتو رو رومون قرار دادم. از شیطناش با حس لباش که مدام روی قفسه سینه ام حرکت میکردن هومی کشیدم و اروم سرم رو عقب بردم و بهش خیره شدم*
_ داری دوباره هورنیم میکنی
اروم سرش رو بالا لبخند اورد و لباش روی لبام گذاشت و قوسی به کمرش داد و شکمش به شکمم چسبید و چشماش بست*
لبای نرمشو با لبخند بوسیدم و مست حسش شدم و اروم کمرشو نوازش کردم وقتی سرش رو عقب برد ،توی قفسه سینه ام قائم شد و کوتاه وول خورد چشماش بست*
× قول میدم بعدا دوباره هورنیت کنم...ددی
با حرفش چشمام گرد شد نیشخندی زدم و بوسه ای روی موهاش زدم و بیشتر دستام دورش حلقه کردم و پاهاشو کنار پاهام کشید و چشماشو بست همینجوری که موهاش نوازش میکردم توی فکرم داشتم سفر میکردم.
بالاخره به همه چیزی میخواستم رسیدم و اون الان برای منه . وقتش بود با حرفام بهش نشون بدم که پیش دستی کرد*
× دوستت دارم
_ دوستت دارم ویل
اروم روی پیشونیش بوسیدم و قلبم رو با حرفش گرم کردم شیرین خندید و زیبا ترین لبخند بهم هدیه داد و اروم گونه اش رو روی بازوم کشید و خوابید ، وقتی تونستم از لمسش دل بکنم چشمامو بستم اروم خوابیدم*
Note :
اینم از اسمات هنیگرام که همه منتظرش بودیم🔥🖤 vote یادتون نرههه🌱
───────────────
⌂ ⌕ ⊞ ♡ 🦌
YOU ARE READING
𝑮𝑬𝑹𝑴𝑶𝑮𝑳𝑰𝑶 𝑫'𝑨𝑴𝑶𝑹𝑬
Fanfiction ╭════•✧🦌✧•════╮ 𝑮𝑬𝑹𝑴𝑶𝑮𝑳𝑰𝑶 𝑫'𝑨𝑴𝑶𝑹𝑬 ⿻ #Hannigram ⿻ #fanfic ⿻ #gay ➜Name: #germoglio_Damore ➜ship: hannigram - ̗̀ ⋮ season: 2 تعداد پارت هر فصل : 23 ୧ نویسنده : ୧ Aiden ⿻ و من درتمام این مدت...