سلام بچه ها حالتون چطوره؟
امیدوارم خوب باشین.من این مدت کلا نتونستم به هیچ کدوم از داستانام برسم...بخاطر دستم و خب از طرفی هم امتحانام واقعا فشرده و سخت بود و وقت برای نوشتن نداشتم.
حالا امتحانام تموم شده و یه جورایی برگشتن سر روند داستانام بدون گند زن تو این روند داستان برام خیلی سخته. اما دارم تموم تلاشمو می کنم تا بتونم به حال و هوای داستانام برگردم و به نوشتن ادامه شون بپردازم.
امیدوارم درکم کنین و تو دلتون بهم فحش ندین😅😅❤🌼
تموم تلاشمو می کنم تا هر چه سریع تر و قوی تر برگردم با ادامه ی این داستان ها. مراقبت کنین❤
این وسط براتون نقاشی که خودم از یه نمونه زامبی تو داستان کشیدم براتون می زارم تا بهتر بتونین تصور کنین حالت صورتشونو:)
ESTÁS LEYENDO
𝒆𝒎𝒑𝒕𝒚 𝒉𝒆𝒂𝒓𝒕
Fanfic°~♡completed♡~° °~♡minifiction♡~° °~♡Genre: Romance_horror_fantasy♡~° *** ژان پسر بیست و پنج ساله ای که به صورت حرفه ای و تخصصی روی موجودات ترسناک تحقیق می کنه...بعد از مدتی بیکار بودن دوستش بهش راجع به مردم یک روستا که دچار یه چیزی مثل بیماری همه گ...