《یادمه اولین روزی که منو دیدی بهم گفتی بابا،آخه از وقتی چشم باز کرده بودی پدری ندیدی که بدونی یه پسر بچه هشت ساله نمیتونه پدری کنه برای قلب کوچیکت،اما من تلاش کردم هیونگی بشم که جای خالی پدر و پر کنه برات
مین یونگی...۱۴دسامبر۲۰۰۶》***
《فلش بک》جنگل توی تاریکی فرو رفته بود و جز صدای جغدِ شومِ سیاهی که روی شاخه درخت لونه کرد بود صدایی به گوش نمیرسید.
انگار تموم موجودات جنگل ترسیده به لونه هاشون پناه برده بودن و منتظر روشنایی طلوعن...
هوا سرد بود...
باد زوزه میکشید و تن درختای جنگل و هرکسی که توی جنگل وجود داشت و میلرزوند...
اما اون...
لرزش بدنش از سرمای هوا نبود...از شوک دیدن پوزه خونی گرگی بود که خر خر کنان بهش خیره بود و چشمای سرخ و وحشیش تن لرزون پسر مقابلش رو رصد میکرد.
اون گرگ با اون پوزه خونی و نگاه وحشی فقط دنبال یک چیز بود...
دریدن!
حس میکرد نمیتونه نفس بکشه....
تهیونگ وحشت زده به چشمای گرگ خیره شده بود و پاهاش به زمین خیس و گلی زیر پاش میخکوب شده بود.
اون از دست گرگ های کلیسا فرار کرده بود اما چطور میتونست از این گرگ وحشی فرار کنه؟
اونم با پای لنگ و هوسوک در آغوشش؟
هوسوک و بیشتر توی آغوشش فشرد و آب دهنش و قورت داد
حالا باید چیکار میکرد؟فرار میکرد؟
اینطوری اجازه دریده شدن جسمش رو به اون حیوون وحشی داده بود.
می ایستاد؟
تا کِی پاهاش توان مقابله با لرزیدن و سقوط رو داشت؟ نمیدونست!
تصمیمش رو گرفت،میخواست زنده بمونه،میخواست فرار کنه
قدمی عقب برداشت اما با جلو اومدن گرگ تموم شجاعتی که برای قدم برداشتن خرج کرده بود به ثانیه ای فرو ریخت و پاهاش از حرکت ایستاد، نگاهش قفل پوزه گرگ شد که خرخری زیر لب میکرد و جلو میومد.تهیونگ میترسید،اون گرگ جثه بزرگی داشت و اگه بهش حمله میکرد نمیتونست از دستش فرار کنه.
بی شک حکم مرگش توسط فرشته مرگ امضا شده بود و پسر با تمام قوا در تلاش برای انکار این مرگ دردناک بود.
با هق هق ریز هوسوک به پسر گریون توی آغوشش نگاهی کرد که اونم ترسیده به گرگ نگاه میکرد و اشک میریخت.

YOU ARE READING
BLOODY CHURCH
Action{کلیسای خونین} و همانا که خون... آغاز پیوند من و تو بود... ~~~~~~~~~~~~~~ _تو نمیتونی همینجوری ولم کنی و بری نه الان که قلبم تو سینه تو میتپه +عشق خونین من پایان عشق ما اینجا نیست حتی اگه قسمت آخر زندگی من باشه Couple:SOPE,VKOOK,NAMJIN Genre:actio...