پارت یازدهم

1.3K 197 19
                                    

تو اتاقم نشسته بودم درسته که تونسته بودم جلوی خونریزیمو بگیرم اما چون ازم خون رفته بود خیلی بیحال بودم اما نمیتونستم نشونش بدم فردا کنسرت دارم و این هفته رو کلا تمرین کرده بودم

تهیونگ بهم گفته بود بعد از کنسرت میاد و میبرتم به خونش..گرگم خوشحال بود که قرار بود پیش جفتش باشه و این رو از حالات درونیه بدنم فهمیده بودم

دراز کشیدم و به سقف نگاه کردم که زنگ درو شنیدم.رفتم و درو باز کردم و با‌ خواهرم و جی‌ هوپ و البته چان هیونگ روبرو شدم،لبخندِ بزرگی زدم اونارو که میبینم خیلی خوشحال میشم

+خوش اومدین

خواهرم جلو اومد و محکم‌ بغلم کرد و طی یه حرکت منو چرخوند،اون همیشه همینه کلی ورزش میکنه و اینم قدرت بدنیشه

+نونا سرم گیج رفت

لپامو کشید و هر دو تا لپمو بوسید

_وای کوکی کوچولو دلم واست تنگ شده بود

اخمی کردم

+من کوچولو نیستم

وارد هال شدند چان هیونگ یکم مضطرب به نظر میرسید

+هیونگ چیزی شده؟

•اوه کوک راستش...من جفتمو پیدا کردم

چشمام از تعجب گشاد شد

+واقعا؟؟؟تبریک میگم

لبخند زیبایی زدم میدونستم که چان هیونگ همیشه دوست داشت جفتشو پیدا کنه و من از این بابت خیلی خوشحالم

+کِی بهم معرفی میکنیش؟

•فعلا هر دومون سرمون شلوغه سر یه فرصت مناسب بهت معرفیش میکنم

دستامو بهم کوبیدم

+عالیه

نونا بهم زل زده بود

=جونگکوک شنیدم جفتتو  پیدا کردی

دستمو به پشت سرم رسوندم

+آ..آره نونا

=وای کاوایییی خیلی عالیه باید یه شب بیاریش پیشم

سرمو به نشونه تأیید تکون دادم

.
.
.

چند دقیقه بیشتر به شروع کنسرت نمونده بود و من خیلی استرس داشتم،حقیقتا این که میخواستم جلوی تهیونگ اجرا کنم یکم زیادی منو مضطرب میکرد.معدم شروع به سوزش وحشتناکی کرد که من حس میکردم چند لحظه ی دیگه بالا میارم

چان هیونگ متوجه حال بدم شد و جلو اومد

_هی کوک چرا انقدر استرس داری؟تو تا حالا هزار تا کنسرت داشتی

+اینکه جلوی تهیونگ قراره اجرا کنم یکم مضطربم میکنه هیونگ

لبخند درخشانی زد

Falling||VkookWhere stories live. Discover now