جونگکوک
_هی کوکی پاشو!باید بریم نیویورک رو بگردیم!
این تهیونگ بود که داشت منو صدا میکرد،تو هتل بودیم،تازه یه روز بود که از بیمارستان مرخص شده بودم.
+خوابم میاد ته!تو بیمارستان اصلا نخوابیدم..
_بعدا میخوابی پاشو دیگه لطفا
+ایشش انگار بچه ای ته..
با غرغر از خواب بیدار شدم،وقتی صورت کیوتشو دیدم دلم ضعف رفت.موهاش پف کرده بود.دستمو به موهاش کشیدم و بوسه ای رو گونه هاش گذاشتم.
+خیلی کیوت شدی ته ته...
لبخند مستطیلی زد که من بیشتر براش ضعف کردم،کمرمو محکم گرفت و منو تو بغلش کشید،نیشخند جذابی زد و لباشو محکم رو لبام کوبوند و مک زد.
+اوممم..
لب پایینیمو گازِ ریزی زد و در نهایت از لبام دست کشید.
_میخوای بگی کی کیوته بیبی بوی؟حسابی امشب باهات کار دارم هانی..
+مشتاقشم
ابرویی بالا انداخت،انگار که از شنیدن حرفم تعجب کرده.
_که اینطور،که براش مشتاقی؟نشونت میدم!
بعد از حرفش دستاشو به باسنم رسوند و فشرد.دستاشو برداشتم و لبخندی زدم.
+خیله خب بسه دیگه،من میرم حاضر شم تا بریم
از بغلش جدا شدم و به سمت کُمد پرواز کردم.یه شومیز مردانه ی مشکی رو به همراه یه شلوار لیِ مشکی و بوت های مشکی رو پوشیدم و تهیونگم یه استایلی مثل دارک آکادمیا رو پوشیده بود.بالاخره از هتل اومدیم بیرون و تصمیم گرفتیم اولین مقصدمون یه کافه ی باحال باشه..کافه فضای فرانسوی داشت.
+اینجا خیلی قشنگه..
_موافقم،چی میخوری؟
+چای ماچا
سفارشارو داد و الان در حال خوردنش بودیم.
+بیا بعد از این بریم خرید،مرکز خریدای نیویورک خیلی قشنگه.
_زیاد اومدی اینجا؟
+آره بابا ماهی یبار اینجام،اکثرا کارا اینجا پیش میره
سری به نشونه تأیید تکون داد و شروع به نوشیدن لاته اش کرد.
..
امروز واقعا خوش گذشته بود.رسما با تهیونگ انقدر خرید کرده بودیم که دستامون شکست و الان تو هتل داشتم لباسای جدید رو تو چمدون جاسازی میکردم.
+ته من میخوام لایو بگیرم،باید به فن ها اطمینان بدم که حالم خوبه..پس لطفا سر و صدا نکن تا نفهمی کسی پیشمه.
_اوکی بیب
دوربین رو روشن کردم و لایو رو باز کردم،به محض باز کردنش با موجی از کامنت هایی که حالم رو میپرسیدن روبرو شدم.
DU LIEST GERADE
Falling||Vkook
Fantasy[کامل شده] افتادن از تمام صخره هایی که زندگی برات چیده چه حسی داره؟!جونگکوک دقیقا همچین حسی رو داشت..پس زده میشد چون آرتمیس بود!و جونگکوک از شانس بدش جفتش از هویت مخفیش بدش میومد!تهیونگ اونو میپذیره؟! یه داستان متفاوت و فانتزی و البته کلیشه! از روی...