صبح روز بعد جونگکوک با تکون های آروم دونگهان از خواب بیدار شد، دونگهانی که شبِ قبل تو همون اتاق با فاصله یک تخت از اون خوابیده بود
پسر تمامِ شب رو بیدار بود و به چهره غرق در خوابِ برادرش زیر نورِ مهتابی که به آرومی از میون شیشه ها راه به اتاق پیدا کرده بود، خیره شده بود
دونگهان هنوز نمیتونست وجود جونگکوک رو تو نزدیکی خودش باور کنه و تمامِ شب از این میترسید که مبادا با بیدار شدنش متوجه رویا بودن همه چیز بشه اما وقتی صبح تهیونگ از طریق ذهن به دونگهان دستورات لازم رو داده بود پسر بلاخره باور کرده بود که جونگکوک رو برای همیشه در کنارش داره
- چرا باید صبح زود بیدار بشم؟
دونگهان به غرغر جونگکوک خندید و دست پسر رو گرفت و بالا کشید
+ پاشو پسر غرغرو باید بریم مدرسه
جونگکوک با خساست یکی از چشم هاش رو باز کرد و زیر لب غرید
- قسم میخورم یه روزی اونقدری قدرتمند بشم که بتونم مدرسه رو خراب کنم
و دونگهان این بار با صدای بلند به پسر خندید و اون رو مجبور کرد تا از تخت دل بکنه
+ برو صورتت رو بشور بریم صبحانه امروز حسابی کار داریم
جونگکوک میخواست دوباره غرغرکنه اما با یادآوری صاحب اون عمارت و اینکه شاید بتونه اون رو سر میز صبحانه ببینه دهنش رو بست به سمت سرویس رفت تا آبی به صورتش بزنه بلکه نگاه پر حسرتش از تخت کنده بشه
بعد از شستن صورتش بیرون اومد و دونگهان رو ایستاده و منتظر دید لبخند دندونی به برادرش زد و دونگهان با اشارهای به بیرون از اتاق حرکت کرد و جونگکوک هم در کنارش قدم برداشت
جونگکوک نمیدونست که هیجان زده است یا استرس داره اون فقط میخواست پا به سالن بذاره و اون پسر رو ببینه ولی به محض ورود به سالن صدای یونگی به گوشش رسید
+ نمیخورم جین، باید برم تهیونگ چند بار زنگ زده
جونگکوک لب هاش رو روی هم گذاشت و شکست خورده از نبودنِ پسر، سلام آرومی گفت و روی صندلی کنار یوهان نشست
یونگی لبخندی بهش زد و با تکون دادن سرش برای نامجون از سالن بیرون رفت
حالِ یونگی نسبت به دیروز خیلی بهتر بود. پسر همچنان سوزشی تویِ شکمش احساس میکرد اما دردش به کل از بین رفته بود
شبِ قبل تهیونگ همه چیز رو به پسر گفته بود و یونگی به تهیونگ اعتراف کرده بود که از وقوع اتفاقات آینده میترسه و برای نفهمیدن جونگکوک حاضره هر کاری بکنه
+ چی میخوری هیونگ؟
جونگکوک که از نبودن تهیونگ دمق شده بود لب هاش رو آویزوون کرد و گفت:هر چی باشه
ESTÁS LEYENDO
Son Of The Moon🌙
Fanfic𝑁𝑎𝑚𝑒 ↠ 𝐒𝐨𝐧 𝐨𝐟 𝐭𝐡𝐞 𝐦𝐨𝐨𝐧 𝐺𝑒𝑛𝑟𝑒 ↠Angest ,CrossOver ,Drama , Fantasy ,Romance ,Supernatural 𝐶𝑜𝑢𝑝𝑙𝑒↠ vkook 𝑤𝑟𝑖𝑡𝑒𝑟 ↠ Amaris 𝑈𝑝 𝑡𝑖𝑚𝑒↠ Saturday - دنبال شیطان میگردی؟ + آره.. اما نگفتی تو کی هستی؟ - من؟! من کسی هستم که...