یوهان چشم غرهای به جیمین رفت و نالید
+ هیونگ توروخدا بس کن سرم رفت
جیمین اخم آلود دست به کمر شد و به سمتش چرخید
+ از خدات هم باشه که من برات بخونم کیمِ کوچک
در جواب بینی چین شدهای از یوهان گرفت و باعث شد چشمهاش گرد بشه و به سمتش خیز برداره
با حرص و حیرت دستش رو به قصد قلقک به بدن پسر میزد و صدای خندههای بلند یوهان توی اتاق میپیچید و کمی فقط کمی دلِ جیمین رو آروم میکرد.
اون خوب از تغییر حال روحی یوهان خبر داشت.
+ جیمی.. جیمینی بسه.. جیش.. جیشم ریخت
چشمخای جیمین گرد شد و ناخودآگاه تنش رو به عقب کشید که باعث شد با باسن به روی زمین بیفته و صدای فریادش در پس زمینه خندههای یوهان توی اتاق بپیچه.
+ آه.. باسن نازنینم، الان چطوری بدون باسنم مخ پسرا رو بزنم؟
چشمهای یوهان گرد شد و خنده کمرنگ شدهاش دوباره بلند شد.
+ هیونگ تو رو خدا بسه.
جیمین با آه و ناله نمایش از جا بلند شد و خودش رو روی تخت کنار یوهانی که از خنده زیاد نفس نفس میزد انداخت.
لحظاتی بعد صدای خندههای پسر قطع شد و سکوت دوباره اتاق رو فرا گرفت.
نگاه جیمین بیحس به سقف دوخته شده بود که یوهان خودش رو آروم به سمتش کشوند و جیمین مثل همیشه دستش رو باز کرد و سر یوهان روی دستش قرار گرفت و تنش به تنِ هیونگ عزیزش چسبید
+ هیونگ
هومی در پاسخ از جیمین گرفت و با تردید سوالش رو توی ذهنش بالا و پایین کرد
+ چی میخوای بگی بچه؟
انگشتش رو به نخ لباس جیمین رسوند و همون طور که اون رو به بازی میگرفت زمزمه کرد
+ تا حالا شده عاشق کسی شده باشی و بدونی بهش نمیرسی؟
+ اوهوم
دست یوهان ثانیهای از حرکت ایستاد و دوباره به بازی مشغول شد
+ حس تلخیه؟
+ حسش مثل سراب میمونه. اون جلوی تو دیده میشه اما با هر قدم فقط دور میشه. عشق یک طرفه این حس رو میده
+ حتی با وجود هوسوک هیونگ هم نتونستی فراموشش کنی؟
+ دوست داری یه داستانی رو بشنوی؟
سرش رو تکون داد و جیمین با احساسش آهی کشید و دستش رو آروم به موهای پسر رسوند و اون رو نوازش کرد
+ از وقتی بچه بودم جلوی چشمم بود. هر جا میرفتم اون رو میدیدم که با نگاه آروم و لبخند مهربونش به بقیه کمک میکنه. همه فکر میکردند شخصیت آرومش دروغه و اون بیش از حد سرد و مغروره. اما من دیده بودم گریههاش رو برای بچه گربهها. اون خودش گربه بود ولی برای یه گربه کوچولو که مریض شده بود گریه میکرد. اون گریه نمیتونست از یه قلب بیمار بیرون بیاد.
ESTÁS LEYENDO
Son Of The Moon🌙
Fanfic𝑁𝑎𝑚𝑒 ↠ 𝐒𝐨𝐧 𝐨𝐟 𝐭𝐡𝐞 𝐦𝐨𝐨𝐧 𝐺𝑒𝑛𝑟𝑒 ↠Angest ,CrossOver ,Drama , Fantasy ,Romance ,Supernatural 𝐶𝑜𝑢𝑝𝑙𝑒↠ vkook 𝑤𝑟𝑖𝑡𝑒𝑟 ↠ Amaris 𝑈𝑝 𝑡𝑖𝑚𝑒↠ Saturday - دنبال شیطان میگردی؟ + آره.. اما نگفتی تو کی هستی؟ - من؟! من کسی هستم که...