تند و بی وقفه برای بکهیون سر تکون داد و با زدن شماره پسر تویِ موبایلش به سمت در دوید و در همون حال داد زد
- بعداً میبینمت هیونگ
و از خونه بیرون زد و پله ها رو دو تا یکی کرد و خودش رو به ماشینی که دونگهان و یوهان داخل اون بودن رسوند
+ جین ما رو میکشه جونگکوک
پسر لبخند دندونی به برادرش زد و دونگهان نتونست جلوی خودش رو بگیره و درحالی که میخندید به راننده اشاره کرد تا حرکت کنه
تمامِ چند ساعتِ گذشته رو جونگکوک در کنار بکهیون گذرونده بود و از زندگی پسر چیزهای زیادی فهمیده بود
مثلا اینکه بکهیون خیلی وقت بود مدرسه رو تموم کرده بود و با چانیول بخاطر دستور رئیس گروهشون تو اون مدرسه به بچه ها موسیقی یاد میدادند
بکهیون به جونگکوک گفته بود که یکی از دوستای صمیمیِ کریستینِ و جونگکوک قراره اون رو تویِ شرکت هر روز ببینه اما به پسر نگفته بود چه نقشی تویِ شرکت داره و پسر رو تویِ کنجاوی خودش رها کرده بود
هر دو پسر ساعت هایی که کنار هم بودن رو به خوبی سپری کرده بودند، جونگکوک به پسر بزرگتر با شیطنت تمام تویِ آماده شدن غذا کمک کرده بود و بکهیون حسابی از دست پسر حرص خورده بود
جونگکوک حس میکرد با وجود بکهیون حالش نسبت به روزهای قبل بهتره و این رو حتی دونگهان و یوهان بعد از چند ساعت دوری متوجه شده بودند
پسر با استرس کف دست هاش رو به هم زد و به دونگهان نگاه کرد
- استرس دارم
دونگهان لبخند مهربونی بهش زد و گفت:
+ جین یکم سخت گیر هست اما مهربونه فقط امیدوارم گذرت به کریستین نیفته اون جداً تویِ کار وحشیه
جونگکوک با شنیدن اسمِ کریستین بینیش رو چین داد و با گفتن ایشی نگاهش رو از برادرش گرفت و باعث خنده آروم اون دو نفر شد
با زدن لبخند کوچکی به بیرون و مسیری که طی میشد خیره شد و تویِ دلش خداروشکر کرد که اگر تو این دنیا گیر کرده حداقل کسایی رو داره که باعث آرامشش بشند
به محض ایستادن ماشین یوهان با شیطنت خندید و گفت:
+ به محلِ کارت خوش اومدی هیونگ
با استرس لبخندی زد و از ماشین پیاده شد و به اون ساختمون بزرگ نگاه کرد
پسر الان متوجه حرف بکهیون میشد، تهیونگ واقعا پولدار بود
دونگهان که متوجه استیصال جونگکوک شده بود اشاره ای به یوهان کرد تا به داخل بره و یوهان با تکون دادن سرش وارد شرکت شد
دونگهان قدمی به جلو برداشت و رو به روی پسر قرار گرفت و دیدِ جونگکوک به اون ساختمون غول پیکر رو گرفت
VOUS LISEZ
Son Of The Moon🌙
Fanfiction𝑁𝑎𝑚𝑒 ↠ 𝐒𝐨𝐧 𝐨𝐟 𝐭𝐡𝐞 𝐦𝐨𝐨𝐧 𝐺𝑒𝑛𝑟𝑒 ↠Angest ,CrossOver ,Drama , Fantasy ,Romance ,Supernatural 𝐶𝑜𝑢𝑝𝑙𝑒↠ vkook 𝑤𝑟𝑖𝑡𝑒𝑟 ↠ Amaris 𝑈𝑝 𝑡𝑖𝑚𝑒↠ Saturday - دنبال شیطان میگردی؟ + آره.. اما نگفتی تو کی هستی؟ - من؟! من کسی هستم که...