part 17

770 87 33
                                    

جین ویو





رسیدیم عمارت و ماشین رو پارک کردم و خودم در رو برای جیمین باز کردم، کمکش کردم پیاده شه چهرش تو هم بود معلومه باز درد داره

به خودم تکیش دادم با هم راه افتادیم با نزدیک تر شدن به در اصلی یکی رو نشسته رو پله ها دیدیم

وقتی رسیدیم دیدم رانگه که سرش رو زانوهاش گذاشته و تو خودش جمع شده، معلومه که خوابه و سردشه

آهی کشیدم تا خواستم چیزی بگم جیمین با بی‌حالی صداش کرد

جیمین:رانگ ، راااانگ

کمی تکون خورد و سرش رو بالا گرفت که با دیدن ما مثل جت بلد شد سریع دست جیمین رو گرفت
باز این لوس بازیهاشون شروع شد

رانگ: مینی خوبی دیگه دکتر چی گفت
جیمین:خوبم نگران نباش
رانگ :رئيس خوبه ؟

تا خواستم دهن باز کنم که جونگ سوک با عجله بیرون اومد

سوک : قربان جاسوس رو دارن میارن اینجا

سری تکون دادم و اخمی کردم نباید جیمین ببینه

جین:رانگ جیمین رو بگیر و ببرش تو اتاق پیشش بمون تا بیام
رانگ : بله قربان

بوسه ای به گردنش زدم که رانگ دستش رو دور کمر جیمین انداخت و محکم گرفتش و باهم دیگه رفتن تو
سمت جونگ سوک برگشتم که زل زده بود به رانگ که داشتن میرفتن تو

سرفه ای کردم که به خودش اومد
جین:برای چی میارنش اینجا
سوک:رئيس می خواد ازتون قول بگیره که در امان بمونه به این شرط می خواد لو بده برای کی کار میکنه
هومی کشیدم و پوزخندی رو لبم اومد روباه مکّار
جین: جالبه خیلی جالبه







جیمین ویو

نگاهی به اون پسره کردم تا حالا ندیده بودمش
ولی وقتی جین گفت بریم تو بیخیال کنجکاویم شدم از رانگ میپرسم کی بود

بعد این که وارد اتاق شدیم رو تخت نشستم که رانگ پتو رو روم انداخت و کنارم نشست

رانگ: دکتر چی گفت ؟ مشکل جدی که نداری

سری تکون دادم و آروم شروع کردم به گفتن چیزایی که دکتر گفته بود رانگ بعد جین اولین فردی بود که بهش درباره لیتل بودنم گفتم و همین طور دلیلش رو ولی هنوز با جین درباره این موضوع حرف نزدیم یعنی بهتره بگم هر بار که خواستم بگم یه مشکلی پیش اومده و نشده که بگم ، البته چیز مهمی هم نیست که باید بدونه

بعد گفتن همه چیز از خجالت سرمو پایین انداختم که صدای ذوق زده رانگ رو شنیدم

رانگ : واااااو یعنی میتونم عمو شممممم خداااا وااای خیلی خوشحالم برات مینی خدای من عرررررررر مثل خر ذوق دارم یعنی وقتی بچه دار شین شبیه تو میشه کیوت و خوردنی ولی کاش شبیه جین هیونگ نشه بد اخلاقه ولی نشنوه ، خیلی خوشحال شدم تبریک میگم جیمینی قشنگم

* فرشته*Where stories live. Discover now