33

82 23 30
                                    

من همه‌چیز رو می‌دونستم اما ترجیح می‌دادم چیزی ندونم.

دم‌دم‌های غروب بود و شوگا،وقتی بالاخره به سکوت مورد علاقه‌اش دست‌پیدا کرده بود،در آرامش و خرسندی پله‌های برد وی رو پشت سر می‌ذاشت و همراه سیگاری میون لب‌هاش،آمفی تئاتر رو ترک می‌کرد.

پا گذاشتن به پشت صحنه،مصادف بود با دیدن تهیونگی که آهسته از دفتر ویتوریو خارج می‌شد. کلافه و عصبی به نظر می‌رسید،درست مثل همیشه.

-تو اینجا چیکار می‌کنی؟.

-ویتوریو کجاست؟

-اول بگو اینجا چیکار داری؟.

به سمت مرد برگشت و با نگاه کنجکاو و همیشه خسته‌ش رو به رو شد. شوگا آخرین نفری بود که تهیونگ دلش می‌خواست بهش جواب پس بده.

روی صندلی نشست و با کلافگی گفت:

-چیز مهمی نبود.

-بیخیال،هیچ‌چیز‌ تو رو از خونه‌ات بیرون نمی‌کشه مگر اینکه چیز مهمی باشه.

نیشخندی زد و‌ نیم نگاهی به تهیونگ انداخت-خصوصا حالا که جانگکوک هم تو خونه‌ی خودته.

نگاه معنادارش،تهیونگ رو متاثر کرد.سریع نگاهش رو گرفت تا بیشتر از این خودش رو لو‌ نده. لیسی به لب‌های خشکیده‌ش کشید و خم شد.با تکیه به زانوهاش،گفت:

-می‌خواستم درمورد تعلیقم با ویتوریو صحبت کنم. مثل اینکه پیداش نیست.

-آره یه مدت رفته مسافرت.اما تعلیق؟ فکر‌ نمی‌کنم حرفی درمورد تعلیقت زده باشه.

مرد، با تعجبی نهفته گفت- اما خودش بود که بهم گفت برام تعلیق می‌نویسه.

شوگا پوزخندی زد و به صندلی تکیه داد.سیگار رو از میون لب‌هاش برداشت و گفت- ویتوریو بلوف زیاد می‌زنه.سخت نگیر. تعلیق آنچنانی‌ای درکار نیست. از مرخصی‌ت کنار جانگکوک لذت ببر و خوب مراقبش باش.

سرش رو کمی کج کرد- حالش بهتره؟.

و تهیونگ در جواب مرد فقط سری آهسته تکون داد.مدتی رو در سکوت می‌گذروندن تا که تک خنده‌ی کمیاب و خفیف شوگا به‌گوش مرد رسید. اون به ندرت می‌خندید و تهیونگ حتی به یاد نمی‌آورد آخرین بار کی صدای خنده‌ی مرد رو شنیده.

-هنوز هم همون جوون تخسی هستی که تا چیزی ذهنش رو مشغول می‌کرد خفه خون می‌گرفت. ایندفعه با کی‌می‌خوای دردو دل‌کنی؟.

- کی گفته می‌خوام‌ دردو دل‌ کنم؟.

یونگی نگاهی به مرد کرد و گفت- شاید ازم بدت بیاد. اما خوب می‌دونی کسی به اندازه‌ی من تو رو بلد نیست.حتی نامجونی که مدت زیادی به عنوان داداش بزرگ‌ترت قبولش داشتی.دلیلش هم اینه که من یه نویسنده‌ام و اونا مربی رقص و آواز.

You've reached the end of published parts.

⏰ Last updated: Aug 21 ⏰

Add this story to your Library to get notified about new parts!

𝘽𝙇𝘼𝘾𝙆 𝙎𝙒𝘼𝙉Where stories live. Discover now