یک هفته بعد
با عجله از خواب بیدار شد و به سمت ماشینش دوید
نیم ساعت دیر کرده بود
و میدونست مدیر مقرراتی اون مدرسه چقدر روی رفت و آمد به موقعش حساسهبا سرعت میدوید تا خودشو به اتاقش برسونه و همزمان داشت برگه های گزارش و از توی کیف در میآورد که با کسی برخورد کرد
تمام برگه ها روی زمین پخش شد و پسر روی زمین افتاد
با عجله به سمتش رفت و کمکش کرد بلند بشه
همون پسر بود+ ب..ببخشید.. م..من نمیخواستم..
شلوارشو با دست تمیز میکرد
_ نه عزیزم تقصیر من بود تو که داشتی راهتو میرفتی
آسیب ندیدی جونگکوک ؟اشکاش ریختن و جوابی نداد
تهیونگ با لبخند محوی بهش نگاه کرد که با دیدن اشکاش سریع با نگرانی بلند شد و سمتش رفت_ چرا گریه میکنی عزیزم ؟
جاییت درد میکنه ؟+ ن..نه فقط... متاسفم همه.. برگه هاتون و انداختم..
لبخند زد و ادامه داد
_ نه عزیزم این اصلا اشتباه تو نبود
به آرومی اشک پسر و پاک کرد که متوجه کبودی ای روی گونه اش شد
_ عزیزم ؟ گونه ات آسیب دیده؟ الان اینطور شد؟
با ترس چشماشو گشاد کرد و سرشو به شدت به دو طرف تکون داد+ن..نه .. خوردم زمین
با اخم سری تکون داد و نوازشش کرد
_ بیشتر مراقب باش جونگ کوکی
گونه های سرخش و دید و خندید
چقدر این پسر در عین مظلومیت ، معصوم و پاک بودبا خنده خم شد و لب زد
_ حالا بیا این گند و جمع کنیم تا مدیر ندیدهدید با لبخندی پسر هم خم شد و کمک کرد . با خودش فکر کرد چقدر دست هاش ظریف بودن
اما با چیزی که دید نگاهش رنگ نگرانی به خودش گرفت
و ترسید
به روی خودش نیاورد و بعد از رفتن پسر به سمت کلاسش
به دفتر معاونت رفت تا شماره اولیا اون پسر و پیدا کند_ خانم پارک سون می ؟
زن با مکثی جواب داد : خودم هستم بفرمایید
_ من از طرف مدرسه پسرتون جونگ کوک تماس میگیرم باید برای جلسه با مشاور مدرسه تشریف بیارید
با تایید زن گوشی رو قطع کرد ، اون زن میدونست پسرش به خودش آسیب میزنه؟
× امکان نداره، اینا همش چرت و پرته ! پسر من این کارو نمیکنه
سعی کرد زن و آروم کنه
_ خانم پارک ، زخم های روی دست پسرتون ، جای سوختگیه
سوختگی هایی که انگار عمدی هستن
YOU ARE READING
꩜ 𝘈𝘳𝘦 𝘺𝘰𝘶 𝘢 𝘭𝘪𝘵𝘵𝘭𝘦 ꩜
FanfictionVKOOK STORY تو یه لیتل هستی ؟ [ تکمیل شده ] در صورت خواندن این بوک شما در معرض خطر شدید ابتلا به دیابت قرار میگیرید! 🍡 آپ : نا مشخص Genre : Little space , fluff,Bromance, slice of life کیم تهیونگ مشاور و روانشناس با سابقه دبیرستان دالویچ سئول ، و...