₍ᐢᐢ₎13

2K 191 55
                                    

Kookie is mad !

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

Kookie is mad !





با بیدار شدن مثل همیشه لبخندی زد و به اون سمت تخت، سمت پسرش چرخید. موهای بهم ریخته اش و نوازش کرد و روی صورتش بوسه های شلخته ای زد. پستونکش و صاف کرد و پسر با مکیدن دوباره اش ، چشماش و باز کرد .‌ با لبخند ددیش مواجه شد و خودشو توی بازوهای گرم ددیش جا داد. روی موهای خوشبوی پسرش و می بوسید

_ صبح بخیر توت فرنگی کوچولوی من
با ذوق هومی کرد و خودش و به بدن ددیش نزدیک تر کرد و مرد با خوش رویی نوازشش کرد.
_ باید صبحانه بخوری عزیزم، برات شیرموز درست کنم و با کوکی های خوشمزه برای بانی بیارم خوبه؟

با خنده ای پستونکش و از دهنش در آورد
+ لفطاااا! کوکی خیلی شیل موز دوس داله!

بینی کوچولوی پسر و بوسید و از جا بلند شد ، لیتلش روی زانوهاش ایستاد و مرد بلندش کرد. دست و پاش دور مرد حلقه شدن و خرگوشی خندید
تهیونگ توی این مدت حدود یک ماه نزاشته بود کوک مدرسه بره و با گواهی ای که به مدیر مدرسه نشون داده بود او راضی شده بود تا پسر با معلم خصوصی پیش بره و خب پسر مجبور میشد مدتی رو که پیش معلم هاست لیتل نباشه. کمی براش سخت بود اما تهیونگ همه چیز و براش راحت می‌کرد. قبل و بعد هر کلاس کلی براش خوراکی میخرید و با کادوهای جورواجور خوشحالش می‌کرد. دوست نداشت پسرش به فضای تاکسیک اون مدرسه برگرده.

شیرموز پسر که آماده شد اون و توی لیوان مخصوص پسرک ریخت و پسر روی پاش نشست، تهیونگ با ملایمت کمکش کرد تا  شیرموز و به همراه چنتا کوکی بخوره

شیرموز پسر که آماده شد اون و توی لیوان مخصوص پسرک ریخت و پسر روی پاش نشست، تهیونگ با ملایمت کمکش کرد تا  شیرموز و به همراه چنتا کوکی بخوره

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

*لیوان بچم

بعد اتمام صبحونه اش، صورت پسر و بوسه بارون کرد ، خوب میدونست لیتلش چقدر دوست داشت که ازش تعریف بشه.
_ چه پسر خوبی دارم ، [بوسه] ، چه پسر نازی دارم [بوسه] ، همه ددی های دنیا به من حسودی میکنن [ بوسه] میدونی چرا بانی ؟ [ بوسه]
بینیش و چین داد و خندید،  با چشمای درشت به مرد نگاه کرد
+ چلا؟!
با خنده دستای پسرش و گرفت و کف دست زخمیش که حالا بهتر شده بود و نرم بوسید
_ چون بهترین پسر دنیا رو دارم ، من خیلی خوش شانسم که تورو دارم !

꩜ 𝘈𝘳𝘦 𝘺𝘰𝘶 𝘢 𝘭𝘪𝘵𝘵𝘭𝘦 ꩜Where stories live. Discover now