𝖡𝗅𝖺𝖼𝗄 𝖲𝗂𝗇𝗌

𝖭𝗎𝗆𝖻𝖾𝗋 𝖳𝗐𝖾𝗇𝗍𝗒 𝖳𝗁𝗋𝖾𝖾

کالبد شکاف پارچه سفید ر رو از روی بدن اجساد تک به تک کنار زد و به جسم برهنه شون که بدن هر کدوم به شکل یک حروف انگلیسی پاره شده بودن نگاهی انداخت.

طریقه قتل اجساد درست مثل همیشه و قابل پیش بینی بود،البته بدون نشون.

کالبد شکاف حدس می‌زد قاتل می‌خواد بازی با کلمات انجام بده و یک کلمه با اجساد قربانی های بی‌چاره بهش بده.

به کاراگاه پرونده اطلاع داده بود و بعد رسیدن کاراگاه به اتاق مخصوص لباسی رو به تن کرد و به محض دیدن بدن اجساد و کلمات،رنگ از چهره جیسونگ‌ پرید و باعث نگاه کنجکاو کالبد شکاف شد.

-متوجه چیزی شدید؟

مرد پرسید و جیسونگ ماسکشو درآورد و توی سطل آشغال کنار تخت ها انداخت.

-کلمه اسم پسرِ دادستان لی‌عه.

جیسونگ با اخمی که باعثش فهمیدن این بود که قاتل دنبال مینهوعه گفت و بلافاصله از اون محل خارج شد

گوشیش‌ رو برداشت و با مینهو تماس گرفت و بدون گفتن چیزی جز این که بیاد به اداره پلیس گوشی رو روی مینهو قطع کرد و مینهو رو سردرگم‌ اون ور خط رها کرد.

.
.
.
-اتفاقی افتاده؟

مینهو در حالی گفت که از ماشین پیاده می‌شد و کاراگاه هان رو جلوی در ساختمان بزرگ می‌دید.

-برنگرد خونه،می‌مونی اینجا

مینهو اخمی کرد و دنبال جیسونگی که داشت دکمه آسانسور‌ رو می فشرد افتاد و هردو پسر بعد از ورود به داخل آسانسور به هم نگاه کردند.

-نمی‌خوام بترسونمت ولی اگه به چیزی که گفتم عمل نکنی جنازه بعدی که کالبد شکافی می‌شه تویی

با این حرف جیسونگ ناخودآگاه ذهن مینهو سمت پاکت نامه ای که دریافت کرده بود رفت و جوری که انگار از قبل هم می‌دونست چه خطری تهدیدش می‌کنه سکوت کرد.

-چرا اینو می‌گی؟

مینهو با لحنی اروم تر از قبل از جیسونگ‌ پرسید و با رسیدن به طبقه مورد نظرشون هردو از آسانسور خارج شدن و سمت دفتر کارآگاه حرکت کردن.

-پنج تا جنازه هایی که طی این هفته پیدا کردیم روی شکم‌ همشون پارگی ای به شکل حروف اسم تو وجود داره

جیسونگ گفت و در دفترش رو قفل کرد

-ممکنه تشابه اسمی وجود داشته باشه

مینهو با دل گرمی‌ای مزخرفی به خودش زمزمه کرد و روی صندلی ای که وسط اتاق قرار داشت نشست.

-نمی‌دونم پدرت بهت گفته یا نه ،ولی یه پاکتی...

-می‌دونم،یه پاکت با همون محتویات هم دوباره به خودم‌ ارسال شد