صورت رنگ پریدشو به طرفش چرخوند:"نه ، معلومه که نه ... م-منطورت چیه؟"
جونگکوک:"هیچی من فقط فکر کردم که شاید ..."به حرفش ادامه نداد و بحثو عوض کرد:"تو هیچی نخوردی؟"
سونهی:"نه ، میل ندارم"
جونگکوک:"میخوای بمیری؟"
سونهی:"نه"
جونگکوک:"پس غذا بخور"
از اتاقش بیرون اومد ، دوست نداشت اینطوری منزوی و افسرده ببینتش ، در واقع به متلک پرونی ها و تلاشای مداومش برای حرف زدن با اون عادت کرده بود.
اینکه میدید کل روز تو اتاقشه و هیچکاری نمیکنه ، غذا نمیخوره و حتی دیگه باهاش اونقدری حرف نمیزنه اذیتش میکرد.نزدیکای عصر و وقت شام بود ، چون حدس میزد سونهی بازم نخواد چیزی بخوره خودش به طرف اتاقش رفت و واردش شد.
جونگکوک:"وقت شامه"
سونهی:"میدونی که نمیام"
جونگکوک:"باشه!"
مچشو گرفت و اونو از زیرپتویی که شک نداشت از صبح از زیرش تکون نخورده بیرونش کشید.
سونهی:"چیکار میکنی ولم کن!"
داشت به زور به طرف سالن بالا میبردش تا کنار بقیه خانواده شام بخوره.
سونهی:"باشه ... باشه صبر کن ، من شام میخورم ولی اونجا نه"
جونگکوک:"مگه نشنیدی باک هیون بهت چی میگفت؟ دخترم"
سونهی:"میدونم ، ولی لطفا بزار اینجا باشم"
کمی بعد درحالی که سونهی رو مجاب کرده بود پشت بشقاب بزرگی از نودل بشینه و تا اخر بخوره ، به طرف میز شام سالن بالا رفت.
اولین نفر باک هیون بود که ازش میپرسید:"سونهی کجاست؟"
جونگکوک:"چرا میپرسی؟"
باک هیون:"یادمه اخرین بار راجب اون دختر به همتون توضیح داده بودم!"
جونگکوک:"نخواست بیاد اینجا"
عمارت تو سکوت فرو رفته بود و تنها صدای برخورد قاشق ها با بشقاب بود که توی سالن پخش شده بود ،که خواهرش پرسید:"اون چند روزه به اتاق من نمیاد"
درحالی که مشغول غذاش بود حتی به خواهرش نگاه نکرد:"حالش خوب نبود"
باک هیون با شدت پرسید:"نگفته بودی حالش بده"
اینبار مستقیم به چشم هاش خیره شد:"مگه خودت ندیدیش؟"
درحالی که داشت به زور رشته های نودل رو قورت میداد و این حالت تهوع ناشی از خوردن زورکی رو تنها بخاطر جونگکوک به جون خریده بود ، ته موندشو کنار گذاشت و از پشت میز بلند شد تا به اتاقش برگرده که باک هیون جلوی مسیرش قرار گرفت.
YOU ARE READING
𝗜𝗡𝗨𝗥𝗘 | عادت
Fanfiction《+عشق تو هیچوقت امن نبود ... مثل رقصیدن روی پرتگاه که من هربار سقوط کردم. _میترسم نتونم بزارم بری ... +پس نزار برم +نمیتونی تظاهر کنی که دلت برام تنگ نشده _ مطمئن باش هرکیو بیشتر از من دوست داشته باشی ازت میگیرم .》 𝙂𝙚𝙣𝙧𝙚: 𝘿𝙧𝙖𝙢𝙖, 𝙍𝙤𝙢𝙖𝙣...