طبق نظریت اکثریت پیش میرم و کاری که منطقی تر باشه رو انجام میدم گلای من، لطفا کسایی که نظر متفاوتی داشتن، از من دلخور نشن❤ این برای بهتر شدن روند فیک موثره. ممنون از نظراتتون🥰💋❤
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نفس عمیقی کشیدم و از ماشین پیاده شدم. همراه تهیونگ، یونگی هیونگ و صد البته سه بادیگارد قوی هیکل، وارد ساختمون شدیم. سوار آسانسور شدیم و به بخشی که متعلق به دوست یونگی هیونگ که سونوگرافی داشت، وارد شدیم.
از شدت استرس دست و پام یخ بسته بود. لبم رو میجویدم و رایحهٔ رزم به وضوح استرسم رو نشون میداد. تهیونگ دستش رو روی کمرم گذاشت و از اونجایی که یونگی هیونگ قبلا از دوستش وقت گرفته بود، بدون معطل شدن، پیش دکتر برای سونوگرافی رفتیم.
(چقدر سخته از زبون اول شخص به جای یه امگای باردار بنویسی:/ از همون سوم شخص میریم تو کارش😂)
•••writer's pov•••
تهیونگ امگا رو تا روی تخت همراهی کرد و خودش دست به سینه کنار ایستاد. تهیونگ خودش هم خوب میدونست براش دختر یا پسر بودن فرقی نداره، اما بد نبود یه کم به پسر کوچکتر استرس بده. شوگا هم چند کلمه با دوستش خوش و بش کرد و بعد از معرفی جونگ کوک و تهیونگ، کنار رفت تا دکتر سونوگرافی رو شروع کنه. جونگ کوک روی تخت دراز کشید و آه پر استرسی کشید. دکتر بتا نگاهی به پسر مضطرب روی تخت انداخت. یونگی از سال ها پیش درمورد جونگ کوک عزیزشون حرف زده بود و به نظر دکتر، اون پسر شیرینتر از چیزی بود که یونگی سالیان درازی درموردش گفته بود.
باورش نمیشد از این امگای دوست داشتنی کارهای پست و شیطانی ای مثل چیزایی که یونگی براش تعریف کرده بود، بربیاد. ابرویی بالا انداخت. به هر حال، اون فعلا کارش قضاوت نبود و پسر کوچکتر برای چیز دیگه ای اینجا بود.
دکتر مشغول کارش بود و جونگ کوک تمام مدت با استرس به صفحهٔ سفید و سیاهی خیره بود که مانیتور اون دستگاه محسوب میشد و قرار بود تصویر بچش اونجا نمایان بشه.
: خوشبختانه بچتون هیچ مشکلی نداره، باید آزمایشاتون رو هم تکمیل کنید و غربالگری هم انجام بدید.
-جنسیتش چیه؟
: شما قراره صاحب یه شاهزاده خانم بشید.چشمای جونگ کوک گرد شد. بچش دختر بود؟
ضربان قلبش به سرعت بالا رفت و نگاهش رو به تهیونگ دوخت تا واکنشش رو ببینه. به نظر تهیونگ مشکلی نداشت، چون یه لبخند کوچیک روی لبش نشسته بود.
~جنسیت ثانویش چیه؟ (منظورش جنسیت گرگشه.)
دکتر نگاه دیگه ای به آزمایش ها کرد و گفت
: طبق هورمون های امگای والد، جنسیت ثانویه دخترتون...
KAMU SEDANG MEMBACA
S̷l̷o̷w̷ ̷d̷e̷a̷t̷h̷ ᵥₖₒₒₖ
Fiksi Penggemar|مرگ تدریجی| کائنات دو تا رئیس مافیا رو کنار هم قرار میده که از قضا کیم تهیونگ آلفای خون خالص پک فکر میکنه که جئون جونگ کوک مسبب تمام بدبختیهاشه. طی یه درگیری جونگ کوک ضربه ای به سرش میخوره که باعث میشه حافظش رو از دست بده. جونگ کوک چیزی به یاد نم...