جونگکوک با بهت عقب رفت و نگاهی به کسی انداخت که حالا دوباره برگشته بود
کم کم تعجب جاش رو به عصبانیتی داد که غرش های بلند گرگش هم که از حس نکردن امگاش بود مثل بنزینی روی آتیش بود
با صدایی که از عصبانیت بیشتر شبیه غرش بود لب زد
"تو لعنتی ..
لونا ولی فقط مثل هميشه لبخندی از جنس اصالت
و سلطنت زد و
با ناز و آروم از جاش بلند شد و نشست و جوری که انگار سالهاست دستهاش رو ندیده بهشون خیره شدآروم صورتش رو لمس کرد و نیشخندی زد
"دیدید چیشد عالیجناب من برگشتم تونستم برگردم اون طبیب نجوم بهم گفته بود که ریسک کردنه ولی میبینم که همه اینها ارزشش رو داشته و الان اینجام"
آروم از جاش بلند شد و به جونگکوک نزدیک شد روبه روش ایستاد و روی پاشنه پا بلندشد و زمزمه کرد
"ولی ... انگار موقع خوبی برنگشتم تو چشم های شما سرورم یه از دست دادن خاصی رو میتونم ببینم "
بعد انگار که چیز مهمی رو کشف کرده باشه با بهت ساختگی گفت
"ن نکنه شما شما عاشق همزاد من شده بودید آلفا "
بعد خنده بلند و زیبایی کرد و با تمسخر گفت
"بگید ببینم چه حسی داشت ؟؟ اینکه از کسی که چهره و بدن من رو داره خوشتون اومده بود نباید زیاد خوشایند بوده باشه درسته؟؟
جونگکوک بالاخره به حرف اومد و غرید
"چهره و ظاهر هیچوقت تعیین کننده نیست کیم "
جونگکوک هم متقابلا نیشخندی زد و زمزمه کرد
"ضمننا بهتره کم لطفی نکنی من هیچوقت از ظاهر تو بدم نمیومد اتفاقا بالعكس همیشه بهترین استفاده هارو از سوراخ هرزت کردم یادته که؟!"
بعد درحالی که نزدیک میشد موهای کوتاه شده تهیونگو تو مشتش گرفت و محکم کشید طرف خودش و دم گوشش پچ زد
"اون برعکس تو ذات خوبی داشت کیم میتونستم معصومیت و سادگی رو از چشماش بخونم اون تو این مدت کمی که اینجا بود خیلی هارو عاشق خودش کرد درست برعکس تو که برای قدرت لونا حتی حاظر شدی جیمین رو هم بفروشی"
"حالا هم اشکالی نداره من میدونم چجوری اونو برگردونم ولی قبلش کلی حساب صاف نشده باهم داریم یادته که بهتره خوب خودت رو آماده کنی"
بعد با لحن خطرناک و چشم هایی که حالا کاملا طلایی شده بود دم گوشش زمزمه کرد
" ضمننا توصیه میکنم با معشوقت قبلش حسابی تمرین کنی تا زیر گرگم دووم بیاری ! پس منتظرم باش ملکه"
YOU ARE READING
𝑾𝒊𝒍𝒅 𝑸𝒖𝒆𝒆𝒏 || 𝑲𝑽
Fanfictionامپراطور جئون جونگکوک به لونا خودش کیم تهیونگ علاقه ای نداره لونا که دیگه نمیتونه این شرایط رو تحمل کنه تصمیم میگیره بدنش برای همیشه ترک کنه چی میشه اگر همزادش در دنیا دیگه کیم تهیونگ رییس قوی و قدرتمند کمپانی VBLوقتی از خواب پامیشه قیافه خودش رو تو...