یوجین: چیشده؟مینجی سرش و جلو برد و محکمتر گردن پسر رو بو کشید و گفت: من واقعا فکر میکنم داری میری تو رات
یوجین: بیخیال.. دیوونه شدی؟ من یه ماهه از راتم میگذره انقدر زود که دوباره تو رات نمیرم تازه خودم هیچ احساس خاصی ندارم
مینجی: خب که چی؟ هرچیزی ممکنه
یوجین: بهرحال تا وقتی رایحم شدید و اخلاقام خشن نشده مشکلی نداره یه دورهمی خانوادگی بریم هوم؟
مینجی: نخیرم معلومه که مشکل داره همین مونده بهت اجازه بدم چندساعت قبل از راتت بری بیرون
یوجین: مشکلش چیه وقتی تو باهامی؟
مینجی: تو نمیدونی الان مثل مگنتِ امگاهای حشری عمل میکنی؟ اگه تو خیابون یا رستوران یکی بهت بچسبه چی؟
یوجین: خب دارم میگم تو باهامی این کافی نیست؟ هر کی بهم چسبید بزن لهش کن
مینجی: نمیخوام، بجای اگر و اما و دردسر درست کردن کونمون و میزاریم زمین جایی نمیریم
یوجین: آههه مینجیا داری اعصابمو خورد میکنیا
مینجی در و بست و بی توجه به پسر از کنارش رد شد
یوجین هم مچ دستش و گرفت و بعد از چسبوندن خودش به بدن جفتش، زیر گوشش گفت: اگه قرار نیست بیرون بریم و تو با زور حرف خودت رو پیش میبری، پس از همین الان خودتو برای یه رات طولانی اماده کن
مینجی: از کجا میدونی راتت قراره طولانی باشه؟
یوجین: نمیدونم بیبی ممکنه نباشه ولی من قراره مدت طولانی ای بکنمت!
گفت و از شوک شدن مینجی استفاده کرد و گازی از لبهاش گرفت
.
.
لبهاش و از دختر جدا کرد و به پوزیشن سختی که مینجی توش بود نگاه کرد
دختر آلفا رو روی شکم به کانتر اشپزخونه چسبونده و در حالیکه گردنش رو به طرف خودش برگردنده بود، میبوسیدش و در حالیکه ازش خواسته بود پاهاش رو باز نگه داره کمرش رو گرفته و محکم داخلش میکوبید
وقتی متوجه اذیت شدن دختر شد، فورا مینجی رو به سمت خودش برگردوند و به پشت خوابوندش و بعد از این که روش خیمه زده و رد مارکش رو میبوسید، دومرتبه وارد پوسی گرم و خیسش شد و ضربه هاش رو از سر گرفت
مینجی دستهاش و پشت گردن یوجین قفل هم کرد و میون ناله هاش یک در میون جواب بوسه های آتشین الفاش رو میداد
یوجین که خودش رو نزدیک میدید سرعتش رو بالا برد و با فشرده شدن عضو حجیمش آه بلندی کشید
مینجی: آه آه عاههه اومم
همین حین که به ناله های گوشنواز جفتش گوش میداد، گازی از لب پایینی دختر گرفت و در حالیکه دندونهاش و داخلش فرو میکرد، کام شد
VOUS LISEZ
Young Daddy !!
FanfictionYoung Daddy 2 این بوک فصل دومِ داستان یانگ ددی هست اگر نخوندید اول اون رو از پیجم پیدا کنید و بخونید چون داستانها کاملا بهم مرتبطن❌️ genre: omegavers, drama, romance, smut, mpreg, comedy couples: تموم کاپل هایی که تو فصل یک خوندید🙌 خلاصه: با سر و س...