یون سوک نگاهش رو از تمام اعضای پک که داخل محوطه ویلا (که از نظر وسعت بی شباهت به جنگل نبود) گرفت و از همسرش پرسید: خب الان قراره چیکار کنیم؟
چوهی توجهش رو از عمو زاده هاش گرفت و به جفتش داد و متعجب گفت: تبدیل شیم؟
یون سوک: نمیفهمم واسه چی اخه؟
چوهی: منظورت چیه؟
یون سوک: تو منظورت چیه؟ داری میگی اینهمه ادم جمع شدیم که با هم تبدیل بشیم؟ خب چرا؟ چه دلیلی داره؟
چوهی بیشتر از همیشه شوکه شد ولی سعی کرد جواب های قانع کننده و عقلانی این کار رو به یاد بیاره: خب.. این کار به صمیمیت و آرامش و تمدد اعصاب کمک میکنه، فان هم هست دیگه هیلی حال میده که گرگتو رها کنی و بزاری چندساعتی به حال خودش باشه، بعد وقتی اینکارو بصورت گروهی انجام میدیم باعث میشه که مشکلاتمون حل بش..
یون سوک دیگه نتونست طاقت بیاره و وسط حرفهای همسرش پرید و چنان قهقهه ای زد که توجه همه رو جلب کرد
بعد یه دستش و به کمرش زد و با نگاه عاقل اندر سفیهی به چوهی خیره شد و گفت: مسخرست، این خیلی احمقانست داری بهم میگی اینهمه آدم جمع شدیم تا فقط برای صمیمیت بیشتر با هم تبدیل بشید؟ چجوری با هم تبدیل شدنمون مشکلات پک و حل میکنه؟با شنیدن اون حرف ها تمام اعضای پک مثل مجسمه خشکشون برد
همه سکوت کردن و به داماد جدید خیره شدند
یون سوک که حسابی معذب شدهبود با یه دستش موهای پشت گردنش رو خاروند و زمزمه وار گفت: چیشد یهو؟
سوهیون: از خودت بپرس
یوجین: حالا کارت بجایی رسیده که ما رو مسخره میکنی خیره سر؟
نامجون در حالیکه تیشرتش رو در میاورد و آماده ی تبدیل میشد، با اخم گنده ای به دامادش نگاه کرد
یون سوک: ببخشید مسخره نکردم من
هاجون: گفتی احمقانست کارمون
چوهی: تازه مسخره رو هم گفت
یون سوک: یاا چوهیا چرا شوهرتو میفروشی ما تو یه تیمیم
چوهی از همسرش فاصله گرفت و همونطور که تو بغل مینجی و هان وول میرفت گفت: متاسفم من رو وعده ها و دورهمیای خانوادگیمون حساسم دست رو بد چیزی گذاشتی
یون سوک: یااا
سوهیون: راحت باش داماد اگه با خانواده ما حال نمیکنی پاشو برو ور دل خواهرات
یون سوک: سوهیونااا
سوهیون با حالت دعوایی تو دل پسر رفت و چشماش و براش درشت کرد و گفت: ها چیه؟
یون سوک زمزمه کرد: دارم برات سوهیون شی
سوهیون: چیکار میکنی مثلا؟
![](https://img.wattpad.com/cover/365038111-288-k516365.jpg)
VOUS LISEZ
Young Daddy !!
FanfictionYoung Daddy 2 این بوک فصل دومِ داستان یانگ ددی هست اگر نخوندید اول اون رو از پیجم پیدا کنید و بخونید چون داستانها کاملا بهم مرتبطن❌️ genre: omegavers, drama, romance, smut, mpreg, comedy couples: تموم کاپل هایی که تو فصل یک خوندید🙌 خلاصه: با سر و س...