p 6

403 48 1
                                    

گیر افتاده بودم ....
من و کیم توی حموم ! دوتایی !
  اونم در حالتی که هردو یه خاطرات احمقانه ای باهم داشتیم .
از ناله های اون شبش تا توی وضعیت بلوجاب دیدنش ! عاااایش چرا اخه باید اصرار کنه بیام اینجا دوش بگیرم ...

با صدای در سرمو چرخوندم ...
فاک چی میدیدم ...
کیم بدون لباس با یه باکسر مشکی توی تنش داشت میومد طرفم...
بدنش کاملا یک رنگ و عسلی طور  بود .
عضلات برجسته ای نداشت اما مشخص بود ورزش میکرد ....
رگ های دستاش برجسته بود و سینه های درشتی داشت ....
ترقوه های نازک و قشنگی تنشو تزیین کرده بود ....

پاهای بلند و کشیده اش توی اون باکسر خودنمایی میکرد .
نگاهمو به سختی ازش گرفتم و منو کنار وان نشوند ... اروم اروم با دستش ابو کناره های زخمم میریخت و خون خشک شده رو پاک میکرد
بیحال نگاهش میکردم...
چشماش فقط روی زخمم بود ولی نگاه من سعی میکرد جزییات بدنشو فول اچ‌دی به خاطر بسپره!
از رنگ بدنش تا حالت نیپلاش تا عضله های روناش و فاک ... برجستگی محو عضوش...

نه نه جانگکوک الان وقتش نیست...
چشمامو روی هم فشار دادم تا تمرکز کنم ...

-درد داری ؟
+اوه نه .. من ... نه
-با دوش میشورمت نباید به زخمت آب بزنی
+ااام میشه خودم ... خودم انجامش میدم رییس
-انقدر نگو رییس ... تو حموم هم میگی رییس اخه!

دوش ابو پشتم گرفت و دستشو روی پوستم کشید حرکت دستاش روی پوستم باعث میشد نتونم تمرکز کنم و لعنت بهش! بدجور داشتم میزدم به خاکی ! بدنمو منقبض کرده بودم

بلند شدم ایستادم ، با تعجب نگاهشو بلند کرد و با حالت "چیشده" بهم خیره موند

+ااام من بقیشو خودم انجام میدم
-چرا خب
+رییس لطفا

با عجز ناله کردم ، نگاهش افتاد و با لبخند محوی باشه ای گفت و از حموم خارج شد ...
عاح من سخت شده بودم! این وسط با این درد اینو چیکار کنم ...

خواستم بشینم تا یکم اروم بشم اما صدای بمش که داشت آهنگ فرانسوی ای رو زمزمه میکرد به گوشم میرسید ...
گلومو صاف کردم و دستمو اروم روی عضوم کشیدم اما دردش به حدی بود که فقط کام شدن میتونست ارومم کنه ... و من متاسفانه توی اتاق کیم بودم!

ناراحت از شرایط موجود دقایقی رو زیر نشستم و سعی کردم به گل و بلبل فکر کنم تا بلکه بهتر بشه اما نهههههه!
نمیشد!

دلم میخواست اون انگشتای بلندش دور دیکم باشه ...
ناله ای از حال بدم کشیدم که یهو کیم وارد حموم شد

+خوبی؟ ناله ات رو شنیدم
-اام نه اوکیم یهو دردم گرفت
+برگرد ببینمت ... اخ نباید زخمتو خیس کنی

دستشو روی شونم گذاشت و با خجالت برگشتم سمتش ،نگاهش از روی زخم به باکسر برجسته ام منتقل شد ...

BODYGUARD / VKOOKOpowieści tętniące życiem. Odkryj je teraz