p 22

88 10 0
                                    


به محض رسیدنمون وارد سوییتمون شدیم ...
هتل له‌مری توی قلب پاریس با ویو زیبای برج ایفل منتظر یک زوج عاشق بود ...

-کوک یادش بخیر یادته رفتیم اون هتل توی سئول؟

کنار روی تخت نشستم و تن خستمو روی تخت رها کردم...یادآوری یکی از بهترین قرار هامون برام خوشایند بود ...
دقایقی چشمامو بستم و قرار هتل رو توی ذهنم یادآوری کردم ...

+اوهوم خیلی خوب بود ....

دراز کشید و برگشت سمتم ...
یه پاشو روی پاهام انداخته بود و با نرمی انگشتاش صورتمو نوازش میکرد ...

-کوکی ....
+جانم
-وقتی انقدر قشنگی دلم میخواد شب رو جوری بگذرونم که تنت مدام زیرم پیچ و تاب بره ...

شوکه از حرفی که زده بود چشمامو گشاد ‌کردم و مات و مبهوت بهش خیره شدم که لبام با لبای گرمش پین شد ...
لباشو محکم روی لبام حرکت میداد و هر لحظه بیشتر از قبل کام میگرفت ...
چشماشو بسته بود و غرق توی بوسه بود...

لغزش دستش روی بدنم حس میشد از بازوهام پایین اومد و روی پهلوهام نشست...
با هر بوسه ی عمیقش پهلومو به سمت خودش میکشید و خودشو بیشتر بهم میچسبوند ...
ولع بوسیدنش بیشتر شده بود و زبونش رو هم قاطی بوسه کرده بود به حدی که مابین بوسه هاش زبونمو ساک میزد و به سقف دهنم فشار میداد ...

با فشار دست من روی شونه هاش کمی فاصله گرفت و چشمای خمااااار از شهوت رو بهم هدیه داد

-جونم بیبی؟

صداش خشدار شده بود و این برام بدجوری لذت بخش بود ...

+ته میخوام دوش بگیرم ... بیا بریم توی حموم ...

-نهههه همینجاااا تو حموم نمیتونم روت بخوابم

با دلیلش بسرعت قانع شدم ...
روی شکمم نشست و دکمه های لباسشو با دستای لرزونش باز کرد ...
با نمود پیدا کردن پوست عسلیش بزاقمو با صدا قورت دادم و با اشتیاق بهش خیره شدم ...
عضلات  سینه اش بزرگ نبود اما فرم گرفته و جذاب بود ...
بازوهای ظریف اما قوی ای داشت...
نیپلاش تیره تر از پوست بدنش بود و همیشه نرم بود ...
و وای از وی‌لاینش‌‌‌ ...
وی لاینش به حدی جذاب بود برام که دوست داشتم مارکش کنم ...

لباسشو یه طرف پرت کرد و با آرنج هاش دو طرف سرم تکیه داد ...

-خب حالا وقت خوردنِ یه کوکیِ خوشمزه اس ...
+اووه نه ددی!
-ددی؟
+اوووم ددی ... ددی تهیونگ ....

شنیدن این کلمه از زبون جانگکوک به راحتی میتونست باعث افزایش موج اشتیاق توی بدن تهیونگ بشه ...

لباش روی شاهرگم در حال بازی بود که دستش وارد لباسم شد و تن پرحرارتم رو امس کرد تا جایی که انگشتاشو روی نیپلام تکون میداد و نوکش رو بین انگشت اشاره و شصتش فشار میداد تا ناله هامو بهتر و واضح تر بشنوه

BODYGUARD / VKOOKWhere stories live. Discover now